6 ـ رابطه عمل و اخلاق
درست است كه اعمال انسان از اخلاق او سرچشمه مى گيرد و خلق و خوهاى درونى در لا به لاى اخلاق نمايان مى شود، بطورى كه مى توان گفت، اعمال و رفتارهاى انسان ثمره خلق و خوى درونى اوست; ولى از سوى ديگر، اعمال انسان نيز به نوبه خود به اخلاق او شكل مى دهد; يعنى، تكرار يك عمل خوب يا بد، تدريجاً تبديل به يك حالت درونى مى شود و ادامه آن سبب پيدايش يك ملكه اخلاقى مى گردد، خواه فضيلت باشد يا رذيلت; به همين دليل، يكى از راههاى مؤثّر براى تهذيب نفوس، تهذيب اعمال است، و مبادا تكرار يك عمل بد در درون روح و جان انسان ريشه بدواند، و روح را به رنگ خود در آورد و سبب پيدايش رذائل اخلاقى گردد!
به همين دليل، در روايات اسلامى دستور داده شده است كه مردم بعد از لغزشها و گناهان فوراً توبه كنند; يعنى، با آب توبه آثار آن را از دل و جان بشويند مبادا گناه تكرار شود و تبديل به يك اخلاق رذيله گردد!
بعكس، دستور داده شده است كه كارهاى نيك، آنقدر تكرار گردد كه تبديل به يك عادت شود.