صبر درميدان نبرد
يكى از موارد مهمّ صبر وپايدارى، صبر در برابر دشمن و در ميدان نبرد است.
ميدان نبرد، ميدان سختيها، مشكلات، كمبودها، نارساييها، فشار دشمن، زخمى شدن، زخميها و شهيدان را ديدن، بى خوابيها، خستگيها، دست نيافتن به اهداف، ناجوانمرديهاى پارهاى از همرزمان و همراهان، نداشتن امكانات كافى براى نبرد، مشاهده قدرت دشمن، برترى سلاح و نيروهاى نظامى و آموزشى و ... است. هيچ جا مثل ميدان نبرد، جاى پايدارى نيست. به همين دليل هم آيات قرآن درباره صبر اكثراً در مورد صبر درميدان نبرد آمده، دلدارى و وعده نصرت داده، مىفرمايد:
«يا ايُّهَاالَّذينَ امَنُوا انْ تَنْصُرُواللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ اقْدامَكُمْ» «1»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى خواهد كرد و پايدارى خواهد بخشيد.
در جاى ديگر مسأله دعا را براى تقاضاى پايدارى و ثبات قدم، مطرح كرده، مىفرمايد:
«رَبَّنا افْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ اقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ» «2»
پروردگارا! بر ماشكيبايى ببار و ما را ثابت قدم گردان و بركافران پيروز ساز.
بديهى است كه ميدان نبرد، بهترين جايگاه تشخيص مجاهدان صبور از غير صابران است. ممكن است افرادى براى رفتن به جبهه سرو دست بشكنند و اعلام آمادگى كنند، ولى در برابر آتش پرحجم و سنگين دشمن وتهاجمات گسترده او پايدار و مقاوم نباشند. بدين جهت خداوند رزمندگان اسلام را اين چنين در بوته آزمايش قرار مىدهد. و مىفرمايد:
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرينَ وَنَبْلُوَ اخْبارَكُمْ» «3»
شما را مىآزماييم تا مجاهدان و صابرانتان را بشناسيم و حديثتان را آشكار كنيم.
«امْ حَسِبْتُمْ انْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرينَ» «1»
آيا مىپنداريد كه به بهشت خواهيد رفت و حال آنكه هنوز براى خدا معلوم نشده است كه از ميان شما چه كسانى جهاد مىكنند و چه كسانى پايدارى مىورزند.
درنبرد معروف «صفين» پيش از آغاز جنگ، اميرمؤمنان عليهالسلام به رزمندگان همراه خود خطاب كرده، فرمود:
«شما انشاء الله فردا با دشمن درگير خواهيد شد، پس امشب را بيشتر در نماز باشيد، تلاوت قرآن را كثرت بخشيد و از خداوند پايدارى و نصرت (پيروزى) بخواهيد.» «2»
حضرت سيدالشهدا عليهالسلام نيز به صبر و پايدارى در ميدان نبرد جلوهاى ديگر بخشيد. آن حضرت در روز عاشورا، هنگامى كه برخى ازنوجوانان بنى هاشم و فرزندان ابوطالب به دشمن حمله كردند، آنان را به صبرى بصير دعوت كرده، فرمود:
«صَبْراً يا بَنى عَمُومَتى، صَبْراً يا اهْلَ بَيْتى، وَاللَّهِ لا رَأَيْتُمْ هُواناً بَعْدَ هذَا الْيَوْمِ» «3»
اى عموزادگان من واى خاندان من پايدارى كنيد! به خدا سوگند پس ازامروز روى ذلّت و خوارى را نخواهيد ديد.
وخود نيز پس ازآنكه شاهد شهادت عزيزترين يارانش در راه خدا بود و تا آخرين لحظات حياتش، حماسه بزرگ وتاريخى خويش را بر ضد دشمنان اسلام آفريد. در واپسين دم حيات، وقتى در پى ضربات نيزهها و شمشيرهاى دشمنان بر روى خاك قرار گرفت و در خون خود طپيد، رو به درگاه خدا كرد و با محبوب خويش چنين مناجاتكرد:
«صَبْراً عَلى قَضائِكَ يا رَبِّ لا الهَ سِواكَ، يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، مالى رَبٌّ سِواكَ وَ لا مَعْبُودَ غَيْرُكَ، صَبْراً عَلى حُكْمِكَ، يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ» «1»
اى پروردگار كه جز تو خدايى نيست، در مقابل قضا و قدر تو صبور هستم، اى فريادرس دادخواهان! پروردگار و معبودى جز تو براى من نيست. بر حكم و تقدير تو شكيبا هستم. اى فرياد رس آن كه فرياد رس ندارد.
|