حد خوف و رجا
راه درست در زمينه خوف و رجا راه اعتدال است؛ زيرا با توجه به بيان مفهوم رجا، رجاى الهى دقيقاً در راستاى نجات انسان از گناهان گذشته و توبه و پشيمانى از آنها و رهايى از ادامه گناه عمل مىكند، اگر نتيجه رجا ادامه گناه يا افزايش روحيه عصيان باشد طبعاً رجاى غلط وانحرافى است كه نمىتواند همراه با خوف باشد.انسان به واسطه رجاى بيش از حد به وادى آمال و آرزوهاى بى جا كشيده مىشود و از انجام تكاليف باز مىماند و به واسطه خوفِ زياد به نا اميدى كشيده مىشود و در او انگيزهاى براى انجام وظايف باقى نمىماند. به عبارت ديگر، رجا تا حد معيّنى خوب و پسنديده است و آن حد غلبه نكردن برخوف است و چنانچه اميدوارى از حدّ خود تجاوز كند به غفلت از مكر و عذاب الهى مىگرايد. قرآن كريم مىفرمايد:
«وَلا يَأْمَنُ مَكْرَاللَّهِ الَّاالْقَوْمُ الْخاسِرُونَ» «1»
تنها زيانكاران هستند كه از مكر خدا ايمن هستند.
همچنين خوف نيز در حد معيّنى پسنديده است و آن حد تحت الشعاع قرار ندادن اميد است. اگر خوف از حد خود تجاوز كرد، به نااميدى منجر مىشود وعين گمراهى خواهد بود.
قرآن كريم مىفرمايد:
«وَلايَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ الَّاالْقَوْمُ الْكافِرُونَ» «2»
از رَوْح و رحمت خدامأيوس نمىشوند، مگر گروه كافران.
اگر انسان بين خوف و رجا باشد، به همان راه مستقيمى كه راه اوليا و برگزيدگان خداست، دست يافته است.
قرآن كريم آنان را چنين توصيف مىكند:
«انَّهُم كانُوا يُسارِعُونَ فِى الْخَيْراتِ وَيَدْعُونَنا رَغَباً وَرَهَباً وَكانُوا لَنا خاشِعينَ» «3»
براستى آنان پيشى گيرندگان در خوبيها بودند و ما را از روى اميد و بيم مىخواندند و در برابر ما خاشع و فروتن بودند.
امام صادق عليهالسلام از پدر بزرگوارش چنين نقل مىكند:
«هيچ بنده مؤمنى نيست، مگر اينكه در قلب او دو نور است: نور خوف (از گناهش كه مبادا خداوند متعال او را كيفر دهد) و نور اميد (به رحمت، فضل و آمرزش الهى كه اورا مىبخشد) كه اگر اين دو نور با هم سنجيده شود، هيچ يك بر ديگرى زيادتى نكند» «1»
|