پس از صلح با امام حسن (عليه‏السلام) معاويه که آمال پليد خود را برآورده مي‏ديد، رهبري دولت اسلامي را به عهده گرفت. هدف معاويه از ميان برداشتن حکومت علوي؛ يعني حکومت محرومان و ستمديدگان و نمونه‏ي زنده و گوياي حکومت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) بود و با به دست گرفتن خلافت، تمامي ارزشهاي اسلامي و اهداف والاي اين دين مبين را زير پا گذاشت و آرمانهاي بلند اسلام، قرباني مطامع بي‏شرمانه‏ي او گشت. جهان اسلامي، آسايش، آرامش و امنيت را از دست داد و دچار کابوس هولناکي شد که محنتها و فجايعي در خود داشت و عبوديت و خواري بر آن سايه افکند. معاويه از همه‏ي ارزشها و سنتها روي گرداند و بر مسلمانان به گونه‏ي بي‏سابقه‏اي حکومت کرد. ناظران سياسي، پيروزي او را پيروزي بت‏پرستي با تمام پليديهايش مي دانند. «سيدعلي ميرهندي» مي‏گويد: «با رسيدن معاويه به خلافت در شام، [ صفحه 108] حکومت به نخبگان بت‏پرست پيشين بازگشت و جاي حکومت دموکراسي اسلامي را اشغال کرد و بت‏پرستي با همه‏ي وقاحت و پليديهايش جان گرفت، گويي که رستاخيزي تازه و آغازي دوباره براي بت پرستي بود. پرچم حکام اموي و فرماندهان سپاه شام هرجا برافراشته شد، رذالت، انحراف اخلاقي و کجروي در فضايي وسيع گسترش يافت...». [1] . مسلمانان در آن حکومت سياه، دچار مصايب و مشکلات وصف ناپذيري شدند که به اختصار، برخي از آنها را ياد مي‏کنيم:

[1] روح الاسلام، ص 296.