اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) از پس پرده‏هاي غيب، جنگاوري و دليري فرزند را در عرصه‏هاي پيکار دريافته بود و مي‏دانست که او يکي از قهرمانان اسلام خواهد بود، لذا او را عباس (دژم: شيربيشه) [1] ناميد؛ زيرا در برابر کژيها و باطل، ترشرو و پرآژنگ بود و در مقابل نيکي، خندان و چهره‏ي گشوده. همان گونه که پدر دريافته بود، فرزندش در ميادين رزم و جنگهايي که به وسيله‏ي دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) به وجود مي‏آمد، چون شيري خشمگين مي‏غريد، گردان و دليران سپاه کفر را درهم مي‏کوفت و در ميدان کربلا تمامي سپاه دشمن را دچار هراس مرگ آوري کرد. شاعر درباره‏ي حضرتش مي‏گويد: «هراس از مرگ، چهره‏ي دشمن را درهم کشيده بود، ليکن عباس در اين ميان خندان و متبسم بود». [2] .

[1] منتهي الارب. [2] عبست وجوه القوم خوف الموت‏ والعباس فيهم ضاحک متبسم.