نخستين فرزند پاک بانو ام‏البنين، سالار بزرگوارمان ابوالفضل العباس (عليه‏السلام) بود که با تولدش، مدينه به گل نشست، دنيا پر فروغ گشت و موج شادي، خاندان علوي را فراگرفت. «قمري» تابناک به اين خاندان افزوده شده بود و مي‏رفت که با فضايل و خون خود، نقشي جاودانه بر صفحه‏ي گيتي بنگارد. هنگامي که مژده‏ي ولادت عباس به اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) داده شد، به خانه شتافت، او را دربرگرفت، باران بوسه بر او فروريخت و مراسم شرعي تولد را درباره‏ي او اجرا کرد. در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه گفت. نخستين کلمات، بانگ روحبخش توحيد بود که به وسيله‏ي پدرش پيشاهنگ ايمان و تقوا در زمين، بر گوشش نشست و سرود جاويدان اسلام، جانش را نواخت: «الله اکبر... لا اله الا الله». اين کلمات که عصاره‏ي پيام پيامبران و سرود پرهيزگاران است، در اعماق جان عباس جوانه زد، با روحش عجين شد و به درختي بارور از ايمان بدل شد تا آنجا که در راه باروري هميشگي آن، جان باخت و خونش را به پاي آن ريخت. در هفتمين روز تولد نيز بنا به سنت اسلامي، حضرت، سر فرزند را تراشيد، همسنگ موهايش، طلا (يا نقره) به فقيران صدقه داد و همان گونه که نسبت به حسنين (عليهما السلام) عمل کرده بود، گوسفندي به عنوان عقيقه ذبح کرد. [ صفحه 31]