مادر گرامي و بزرگوار ابوالفضل العباس (عليه‏السلام) بانوي پاک، «فاطمه دخت حزام بن خالد» است. «حزام» از استوانه‏هاي شرافت در ميان عرب به شمار مي‏رفت و در بخشش، مهمان نوازي، دلاوري و رادمردي مشهور بود. خاندان اين بانو از خاندانهاي ريشه‏دار و جليل القدر بود که به دليري و دستگيري معروف بودند. گروهي از اين خاندان به شجاعت و بزرگ منشي، نامي شدند، از جمله: [ صفحه 25] 1- عامر بن طفيل: عامر برادر «عمره»، مادر مادربزرگ «ام‏البنين» بود که از معروفترين سواران عرب به شمار مي‏رفت و آوازه‏ي دلاوري او در تمام محافل عربي و غير آن پيچيده بود تا آنجا که اگر هيأتي از عرب نزد «قيصر روم» مي‏رفت در صورتي که با عامر نسبتي داشت، مورد تجليل و تقدير قرار مي‏گرفت وگرنه توجهي به آن نمي‏شد. 2- عامر بن مالک: عامر جد دوم بانو «ام‏البنين» است که از سواران و دلاوران عرب به شمار مي‏رفت و به سبب دليري بسياري، او را «ملاعب الاسنة» (همبازي نيزه‏ها) لقب داده بودند. شاعري درباره‏اش مي‏گويد: «عامر با سرنيزه‏ها بازي مي‏کند و بهره‏ي گردانها را يکجا از آن خود ساخته است». [1] . علاوه بر دلاوري، از پايبندان به پيمان و ياور محرومان بود و مردانگي او ضعيفان را دستگير بود که مورخان در اين باب نمونه‏هاي متعددي از او نقل کرده‏اند. 3- طفيل: طفيل پدر عمره (مادر مادربزرگ ام‏البنين) از نامدارترين دلاوران عرب بود و برادراني از بهترين سواران عرب داشت از جمله: ربيع، عبيده و معاويه. به مادر آنان «ام‏البنين» گفته مي‏شد. اين چند برادر نزد «نعمان بن منذر» رفتند. در آنجا «ربيع بن زياد عبسي» را که از دشمنانشان بود، مشاهده کردند. «لبيد» ازخشم برافروخته شد و نعمان را مخاطب ساخته چنين سرود: «اي بخشنده‏ي خير بزرگ از دارايي! ما فرزندان چهارگانه‏ي «ام‏البنين» هستيم». [ صفحه 26] «ماييم بهترين فرزندان عامر بن صعصعه که در کاسه‏هاي بزرگ به ديگران اطعام مي‏کنيم». «در ميدان کارزار، ميان جمجمه‏ها مي‏کوبيم و از کنام شيران به سويت آمده‏ايم». «درباره‏ي او (ربيع) از دانايي بپرس و پندش را به کار بند». «هشيار باش! اگر از بدگويي و لعن بيزاري، با او نشست و برخاست مکن و با او هم کاسه مشو». [2] . نعمان از ربيع روگردان شد و او را از خود دور کرد و به او گفت: «از من دور شو و به هر سو که مي‏خواهي روانه شو و بيش از اين با اباطيلت مرا ميازار». «چه راست و چه دروغ، درباره‏ات چيزهايي گفته شد، پس عذرت در اين ميان چيست؟» [3] . اين که نعمان فورا خواسته‏ي آنان را برآورد و ربيع را از خود راند، بيانگر موقعيت والاي آنان نزد اوست. 4- عروة بن عتبه: عروه پدر «کبشه» نياي مادري ام‏البنين و از شخصيتهاي [ صفحه 27] برجسته در عالم عربي بود. به ديدار پادشاهان معاصر خود مي‏رفت و از طرف آنان مورد تجليل و قدرداني قرار مي‏گرفت و پذيرايي شاياني از او به عمل مي‏آمد [4] . اينان برخي از اجداد مادري حضرت ابوالفضل (عليه‏السلام) هستند که متصف به صفات والا و گرايشهاي عميق انساني بوده‏اند و به حکم قانون وراثت، ويژگيهاي والاي خود را از طريق ام‏البنين به فرزندان بزرگوارش منتقل کرده‏اند.

[1] يلاعب اطراف الأسنة عامر فراح له حظ الکتائب اجمع. [2] يا واهب الخير الجزيل من سعة نحن بنو ام‏البنين الاربعة و نحن خير عامر بن صعصعة المطعمون الجفنة المدعدعة الضاربون الهام وسط الحيصعة اليک جاوزنا بلادا مسبعة تخبر عن هذا خبيرا فاسمعه‏ مهلا ابيت اللعن لاتأکل معه. [3] شرد برحلک عني حيث شئت و لا تکثر علي ودع عنک الاباطيلا قد قيل ذلک ان حقا و ان کذبا فما اعتذارک في شي‏ء اذا قيلا. [4] قمر بني‏هاشم، ص 13 - 11. محقق بزرگ شيخ عبدالواحد مظفر در کتاب خود «بطل العلقمي» به تفصيل درباره‏ي اين خاندان گرامي و باقيات صالحات آنان سخن رانده است.