ديگر اصحاب امام، پير و جوان و کودکان به سمت ميدان رزم تاختند و به خوبي به عهد خود وفا کردند. زبان از مدح و تمجيد آنان قاصر است و تاريخ مانند اين جانبازي و جهاد را در هيچ يک از عمليات جنگي سراغ ندارد. آنان با تعداد اندک خود، با دشمنان انبوه، درآويختند و خسارات سنگيني بر آنان وارد کردند. کسي از آنان در عزم خود سست نشد و از ادامه‏ي کار بازنماند، بلکه همگي سرافراز از آنچه کردند و اندوهناک از آن که بيشتر نتوانستند انجام دهند، به خون خود آغشته شدند و جان باختند. امام بزرگوار، کنار قتلگاه آنان مکث کرد، وداع کنان در آنان نگريست، همه را در خون تپيده ديد و زمزمه کنان گفت: «کشتگاني چون کشتگان پيامبران و خاندان پيامبران». [1] . ارواح پاک آنان به ملکوت اعلي پيوست، در حالي که افتخاري بي‏مانند کسب کرده و شرافتي بي‏همتا براي امت ثبت کرده بودند و به انسانيت ارمغاني بي‏نظير در طول تاريخ، داده بودند. به هر حال، ابوالفضل (عليه‏السلام) همراه اين اصحاب بزرگوار به ميادين جنگ شتافت و در جهادشان مشارکت داشت. آنان از حضرت معنويت و شجاعت کسب مي‏کردند و براي جانبازي الهام مي‏گرفتند. در مواردي که يکي از آنان در حلقه‏ي محاصره‏ي دشمن قرار مي‏گرفت، حضرت محاصره را مي‏شکست و او را نجات مي‏داد. [ صفحه 210]

[1] حياة الامام الحسين، ج 3، ص 239.