و سرآمد تمام صفات حسنه و اخلاق پسنديده مواخات و مواسات است و چنانچه عقلا ممدوح و جالب توجه دانشمندان و عقلاست، در زبان مبين اسلام تاکيد در آن بسيار شده و در يک حديث سي حق براي برادر ديني مقرر فرموده، چنانچه مرحوم آيت الله انصاري در خاتمه مسئله غيبت در کتاب مکاسب نقل فرموده: اول: اگر گناهي در حق او از برادر مؤمن سر بزند و يا تقصيري از او صادر شود، از او بگذرد. دوم: اگر غريب باشد دلداري او کند و با او مهرباني نمايد. سوم: چنانچه بر عيبي از او واقف شود بپوشاند. چهارم: اگر لغزشي از او به وجود آيد چشم از او بپوشاند. پنجم: اگر عذرخواهي کند عذر او را بپذيرد. ششم: اگر غيبت برادر مؤمني را کند او را از غيبت منع کند. هفتم: آنچه خير او را بداند به او برساند و پند و نصيحت از او باز نگيرد. هشتم: دوستي او را محافظت و شرايط دوستي را بجا آورد. نهم: حقوق او را منظور داشته باشد. دهم: اگر مريض شود آن را عيادت کند. يازدهم: به جنازه او حاضر شود. دوازدهم: هر وقت او را بخواند اجابت کند. سيزدهم: اگر هديه از براي او بفرستند قبول کند. چهاردهم: اگر به او نيکي کند مکافات نمايد. [ صفحه 207] پانزدهم: اگر نعمتي از او به او رسد شکر آن را بجا آورد. شانزدهم: ياري او را نمايد. هفدهم: ناموس و عرض او را در اهلش محافظت کند. هيجدهم: حاجت او را برآورد. نوزدهم: آنچه از او سئوال نمايد رد ننمايد. بيستم: اگر عطسه کند تسميت او نمايد. بيست و يکم: گمشده او را راه نمايد. بيست و دوم: سلام او را جواب گويد. بيست و سوم: با او به گفتار نيک تکلم نمايد. بيست و چهارم: نعمت‏هاي او را نيکو شمارد. بيست و پنجم: قسمتهاي او را تصديق کند. بيست و ششم: با او دوستي کند و از دشمني او احتراز نمايد. بيست و هفتم: او را ياري کند خواه ظالم باشد يا مظلوم، ياري او در وقت ظالم بودن اين است که او را از ظالم بودن مخذول و منکوب نمايد. بيست و هشتم: دوست دارد دوست او را و دشمني با او نکند. بيست و نهم: او را به خود وا نگذارد و تسليم دشمن نکند. سي‏ام: از براي او دوست داشته باشد آنچه را از براي خود دوست داشته از نيکيها و از براي او مکروه شمارد آنچه از براي خود مکروه مي‏شمارد از بديها [1] . و منقول از حضرت صادق عليه‏السلام است که فرمود: اختيار کن شيعه ما را در دو خصلت، پس اگر در ايشان باشد با آنها باش و الا دور باش از ايشان. عرض کردم: کدام است؟! فرمود: المحافظة علي الصلاة في مواقيتهن و المواسات للاخوان و ان کان الشي‏ء قليلا [2] يکي نمازها را در وقت آنها گذاردن و ديگر از مال خود به برادران ديني رسانيدن و آنها را با خود شريک در مال خود نمايد هر چند کم باشد و به قدر [ صفحه 208] کفاف خودش نباشد و در تفسير اهل بيت عليهم‏السلام و عملو الصالحات. در سوره والعصر تفسير به مواسات با اخوان شده و در کتاب کافي نقل شده که ما عبدالله بشي افضل من اداء حق المؤمن [3] يعني خداوند عبادت نشده است به چيزي که بهتر باشد از اداء حق مؤمن. [ صفحه 209]

[1] کتاب المکاسب ج 1 ص 365 به نقل از وسائل الشيعه ج 8 ص 550. [2] مستدرک الوسائل ج 8 ص 441. [3] کافي ج 2 ص 170.