و در بعضي کتب از متتبعين نقل شده که عباس عليه‏السلام عضدوعون برادرش امام حسين عليه‏السلام بود در روزي که لشگر معاويه را از کنار فرات دور کردند و شريعه را به تصرف اصحاب اميرالمؤمنين عليه‏السلام درآوردند [1] و روايت کرده که: روزي از ايام جنگ صفين جوان نقابداري در سن پانزده يا هفده سالگي، از لشگر علي اميرالمؤمنين عليه‏السلام به مبارزت بيرون آمد که از او هيبت و سطوت ظاهر بود و اصحاب معاويه از رفتن به مبارزت او ترسيدند. پس معاويه گفت به مرد شجاعي از اصحابش که او را ابن‏شعثاء مي‏گفتند که تو بيرون رو به مبارزت اين جوان. او گفت اهل شام مرا با ده هزار سوار برابر مي‏کردند و هفت پسر دارم، يکي را مي‏فرستم. او را به قتل رساند و آن هفت پسر را واحدا بعد واحد فرستاد و آن جوان نقاب‏دار همه را به جهنم فرستاد. پس ابن‏شعثا خود به مبارزت قدم جرأت برداشت. آن جوان بر او حمله کرد و آن مرد را نيز به هفت پسرش در درک جهنم ملحق نمود و ديگر کسي جرأت مبارزت او ننمود. پس مولاي متقيان علي عليه‏السلام او را ندا فرمود و به نزد خود طلبيد. چون مراجعت فرمود و نقاب از صورت مبارک برداشت، ديدند که قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام است [2] و صحت اين خبر را مي‏توان تصديق نمود. زيرا که اميرالمؤمنين عليه‏السلام در سنه چهلم از هجرت شهيد شد و واقعه‏ي کربلا در شصت و يک از هجرت بوده و ابوالفضل عليه‏السلام به روايت خوارزمي در مناقب در جنگ صفين مرد تام و کاملي بوده و در واقعه کربلا سي و چهار يا سي و پنج ساله بوده است [3] .

[1] کبريت احمر ج 3 ص 24. [2] همان. [3] مناقب خوارزمي ص 227.