چرا که آن حضرت از ارواح مطهره زکيه و ذوات مقدسه و مقربين درگاه حق جل شانه مي‏باشد و مسلما براي حوائج مسلمانان و اهل ايمان بابي است از رحمت واسعه الهيه براي نجات از مهالک دنيا و آخرت و براي قضاء حوائج و انجاح مطالب ايشان، بلکه حقير را گمان آن است که چنانچه در اول کتاب اشاره شد به مضمون روايت انا مدينة العلم و علي بابها اميرالمؤمنين عليه‏السلام باب نبوت است هر که بخواهد به شهر نبوت و قلعه محکم نبوت محمدي وارد شود بايد از باب قبول ولايت علي بن ابيطالب عليه‏السلام وارد شود و بدون قبول ولايت او را به قلعه نبوت راهي نيست، همچنين حضرت ابوالفضل عليه‏السلام باب ولايت است که هر کس بخواهد به شهر ولايت علي عليه‏السلام و آل علي عليه‏السلام وارد شود بايد از در دوستي ابوالفضل عليه‏السلام وارد شود و بدون دوستي آن جناب او را به دوستي آل محمد صلي الله عليه و آله راه نيست. چرا که شدت علاقه آنها به آن جناب از مطاوي اخبار مشحون و مکشوف است کسي را که سيدالشهداء عليه‏السلام بفرمايد بنفسي انت [1] يعني اباالفضل عليه‏السلام، جان من فداي تو باد و کلام صديقه طاهره چنانچه روايت دارد فرداي قيامت پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله مي‏فرمايد: فاطمه عليهاالسلام براي شفاعت امت امروز چه آورده‏اي؟ عرض مي‏کند: يا ابتا بس است براي شفاعت امت، دو دست بريده‏ي فرزندم ابوالفضل عليه‏السلام [2] و همچنين اميرالمؤمنين عليه‏السلام دستها را مي‏بوسيد و گريه مي‏کرد [3] چنانچه گذشت و فرمايش زين العابدين عليه‏السلام درباره‏ي آن جناب.

[1] تاريخ طبري ج 4 ص 315. [2] ر.ک همين کتاب ص 11 پاورقي 1 و 2. [3] همان.