و ابنجوزي در تذکرة الخواص گفته از اولاد اميرالمؤمنين عليهالسلام نسل آن
[ صفحه 92]
سرور در پنج نفر بوده؛ حسن عليهالسلام و حسين عليهالسلام و محمد بن الحنفيه و عباس و عمر اکهر رضي الله عنهم. و اما عمر اکهر، پس زندگاني کرد هشتاد و پنج سال تا آنکه جمع کرد نصف ميراث اميرالمؤمنين عليهالسلام را [1] و شيخ مفيد و ابنشهرآشوب نقل نمودهاند که عمر بن علي عليهالسلام مخاصمه کرد با علي بن الحسين عليهالسلام نزد عبدالملک براي صدقات حضرت رسول صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليهالسلام و به عبدالملک گفت: يا اميرالمؤمنين من پسر صاحب صدقات ميباشم و اين مرد يعني علي بن الحسين عليهماالسلام ابن ابن است، پس من اولي ميباشم به صدقات. پس عبدالملک مثل زد بقول ابيالحقيق شاعر «لا نجعل الباطل حقا و لا نلفظ دون الحق بالباطل نخاف ان تشفه احلامنا فنحمل الدهر مع الخامل؛ ما باطل را به جاي حق نميگذاريم و به غير حق نيز (به باطل) سخن نميگوييم، [چرا که] ميترسيم از خواب خود محروم شده و روزگار ما را با فراموش شدگان به فراموشي بسپارد» پس گفت: برخيز يا علي بن الحسين عليهالسلام، موقوفات را به تو داديم و تو را متولي آن قرار داديم. پس چون از نزد عبدالملک بيرون رفتند عمر بن علي اذيت کرد علي بن الحسين عليهالسلام را و سب کرد و آن حضرت به سکوت و صبر گذرانيد و بعد از آن محمد بن عمر وارد شد بر آن جناب و سلام کرد و بوسيد دست آن جناب را. پس آن حضرت به او فرمود: يا ابنعم باز نميدارد مرا قطيعه پدر تو و فعل شنيع او از اينکه وصل رحم کنم و دختر خود خديجه را به تو تزويج کردم [2] .
نويسنده گويد چند مطلب از اين حکايت کشف ميشود؛ اول سوء اخلاق عمر بن علي، ديگر حسن حال محمد پسر او، سوم مقام حلم حضرت زين العابدين علي بن الحسين عليهماالسلام و در عوض قطع کردن عمر بن علي صله نمودن از او به مصداق آيه مبارکه والذين يصلون ما امرالله به ان يوصل [3] و آنکه مساعدت عبدالملک با آن حضرت با آن عداوت باطنيه که با آن جناب داشت امري است فوق العاده و نيست مگر به کرامات و مقام ولايت آن حضرت. در بعضي روايات وارد شده نزديک به اين
[ صفحه 93]
بيان که سه صفت از صفت اولياء خداوند و مقربين است صلة من قطعک و الاحسان الي من اساء اليک و العفو عمن ظلمک [4] يعني صله نمودن از کسي که از تو قطع کند، احسان نمودن به کسي که با تو بدي کند و عفو نمودن از کسي که نسبت به تو ظلم کرده. اين بود آنچه از اولاد حضرت ابوالفضل عليهالسلام در کتب معتبره به نظر رسيد و اما آنچه بعضي ذاکرين مصائب ميخوانند که آن حضرت را دختري بود که نامزد حضرت علي اکبر عليهالسلام بود، در کتب انساب و تواريخ و مقاتل ديده نشده و ظاهر از مجعولات باشد که در بعضي کتب غير معتبره يا افواه و السنه غير صادقه ديده باشند و امثال آن در اين موارد بسيار است.
[ صفحه 95]
|