چنانچه به روايت منقوله از مصباح الزائرين ابن‏طاوس وارد شده و از جمله‏ي آن زيارت شريفه اين است: بعد از آنکه دو رکعت نماز زيارت بجا آورد بخواند: السلام عليک يا اباالفضل العباس بن اميرالمؤمنين السلام عليک يابن سيد الوصيين السلام عليک يابن اول القوم اسلاما و اقدمهم ايمانا و اقومهم بدين الله و احوطهم علي الاسلام اشهد لقد نصحت لله و لرسوله و لاخيک فنعم الاخ المواسي لاخيه فلعن الله امة استحلت منک المحارم و انتهکت في قتلک حرمة الاسلام فنعم الصابر المجاهد المحامي الناصر و الاخ الدافع عن اخيه المجيب الي طاعة ربه الراغب فيما زهد فيه غيره من الثواب الجزيل و الثناء الجميل و الحقک الله بدرجة آباءک في دار النعيم اللهم اني تعرضت لزيارة اوليائک رغبة لثوابک و رجاء لمغفرتک و جزيل احسانک فاسئلک ان تصلي علي محمد و آله الطاهرين و ان تجعل رزقي بهم دارا و عيشي بهم قارا و زيارتي بهم مقبولة و حياتي بهم طيبة و ادرجني ادراج المکرمين واجعلني ممن ينقلب من زيارة مشاهد احبائک مفلحا منجحا قد استوجب غفران الذنوب و ستر العيوب و کشف الکروب انک اهل التقوي و اهل المغفرة يا ارحم الراحمين انک فعال لما تريد و الحمدلله رب العالمين و [ صفحه 234] السلام عليک يا سيدي و ابن سيدي و رحمة الله و برکاته [1] . سلام بر تو اي اباالفضل العباس (ع)، اي پسر اميرالمؤمنين (ع)، سلام بر تو اي پسر سرور جانشينان [پيامبران] سلام بر تو اي فرزند اولين خاندان مسلمانان و مقدم در ايمان و مقاوم در دين خدا و با احتياط ترين مردم نسبت به اسلام، شهادت مي‏دهم که براي خدا و رسول خدا (ص) و برادرت مردم را نصيحت کردي، به به که چه برادر فداکاري براي برادرش بود، لعنت و نفرين خدا بر آن قومي که حرامهاي بسياري را در حق تو حلال شمردند و در کشتن تو حرمت اسلام را دريدند، به به، چه نيکو بردباري که مجاهد و حامي و ياور و مدافع خوبي براي برادرش بود، همان که به دعوت پروردگارش براي عبادت پاسخ مثبت داد و اشتياق فراواني داشت بر آن ثوابهاي نيکو و بزرگي که ديگران از آن پرهيز و دوري مي‏کردند و آن ثناء و دعاي زيبا که مردم ترکش کردند. خداوند تو را به مرتبه و درجه‏ي پدرانت در بهشت پر نعمت ملحق نمايد، خداوندا من اقدام به زيارت اولياء و دوستان تو نمودم از روي اشتياقي که به پاداش تو داشتم و اميدي که بر آمرزشت و احسان و نيکيهاي وافر تو داشتم، پس از تو مي‏خواهم که بر محمد و خاندان پاکش درود فرستي و روزي مرا به دست آنان بر من جاري سازي و زندگي ام را به دست ايشان برقرار نمايي و زيارتم را به سبب ايشان قبول فرمايي و زندگي ام را به وسيله‏ي آنان پاکيزه گرداني و مرا به مرتبه‏ي گراميان برساني و مرا از کساني قرار دهي که از راه زيارت مشاهد دوستانت به سعادت و خوشبختي رسيده‏اند و از تو مي‏خواهم بخشش گناهانم را و پوشاندن عيبهايم را و بر طرف نمودن غصه‏هايم را که همانا تو سزاوار ترس از عصيان و بخشش گناهاني اي مهربانترين مهربانان تو در هر چه که اراده کني فعالي و حمد مخصوص پروردگار عالميان است، درود بر تو اي مولاي من و اي فرزند مولاي من و درود و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. و هر که زياده بخواهد رجوع به کتب مفصله نمايد. تمام شد آنچه اراده شده بود در اين مختصر مرقوم شود. و الحمدلله اولا و اخرا و ظاهرا و باطنا از برادران ايماني التماس دعا دارم در اوقات اجابت دعا فراموشم نکنند، چنانچه مادام الحيوة آنها را فراموش نمي‏کنيم، انشاءالله تعالي. الاحقر محمد ابراهيم کلباسي النجفي في سنه 1359

[1] مزار شهيد اول ص 177.