چون مدلل داشتيم در ابواب سابقه، وجاهت و تقرب آن حضرت را به درگاه باري تعالي شأنه و آنکه آن جناب وسيله نجات و باب الحوائج است براي حاجات دين و دنيا و آخرت مسلمانان و طرق توسل و تمسک به ذيل عنايت و وجود آن بزرگوار بسيار است. اول زيارت اوست از دور و نزديک اگرچه آن جناب داراي مقام ولايت و امامت نبوده ولکن چون در ظل عنايت ولي الله اعظم بوده و هست و کسب نورانيت از انوار مقدسه‏ي آنها نموده، چنانچه انسان وقتي که در آفتاب نشست نوراني مي‏شود و به مفاد اشهد انک تسمع کلامي و ترد سلامي [1] آن جناب هم از اين مقام بي‏بهره نيستند و از اين جهت در زيارات بعيده مثل زيارت وارث و غيره براي شهداء هم از معصومين عليهم‏السلام دستور زيارت آمده السلام عليکم يا اولياء الله [2] الي آخره. خصوص حضرت ابوالفضل عليه‏السلام که برزخ و واسطه بين موالي و عبيد است و اقرب و اشرف مردم و شهداء و انصار است نزد حضرت ولي الله و به نحو عموم وارد شد و در بحار و ساير کتب منقول است از حضرت رسول صلي الله عليه و آله که هر که زيارت کند يکي از ذريه مرا زيارت کنم او را در روز قيامت و خلاص کنم او را از ترسهاي آن روز [3] از حضرت موسي بن جعفر عليه‏السلام روايت شده که هر که زيارت کند اول ما را چنان است که زيارت کند آخر ما را و هر که زيارت کند آخر ما را چنان است که زيارت کرده اول ما را [4] و به اين مضمون روايات بسياري وارد شده و شمه‏اي از آن را در کتاب تذکرة العظيمة مذکور داشته‏ام و ثواب زيارت به اندازه شأن و عظمت مزور و درجه‏ي معرفت زائر است. پس چگونه توان تصور نمود درجه‏ي ثواب زيارت عالم و زاهد و عابد و مجاهد و شهيدي را که غبطه برند مقام او را فرداي قيامت جميع شهداء. او قرة العين المرتضي و ثمرة [ صفحه 226] فوأد سيدة النساء و نور حدقة سيدالشهداء عليه‏السلام [5] است و همانا امر به زيارت آن مظلوم به نحو العموم والخصوص به طور ماثور از مطول و مقصور کافي است در بيان شان زيارت آن جناب و رؤياي مرد صالح رؤيت صديقه طاهره عليهاالسلام را و اعراض آن محترمه از او براي تقليل در زيارت حضرت اباالفضل عليه‏السلام قبلا ذکر شد و بعضي زيارات وارده را در آخر کتاب تبرکا ذکر خواهيم نمود و آنکه سزاوار است دوستان آل‏محمد عليهم‏السلام زيارت آن جناب را بعد از زيارت ائمه هدي بالخصوص ترک نکنند و در هر شب و روز استمداد از روح مقدس آن معدن فيض براي امر دين و دنياي خود بنمايند و در کتاب تذکرة العظيمية در تذکره‏ي نهم در معني زيارت و آداب زيارت بسطي داده‏ام و در اين مختصر مجال تفضيل نيست، ان شئت فارجع. دوم و سوم از طرق توسل ذکر فضائل و مصائب آن حضرت است که خود ذکر نمايد يا ديگري را نايب قرار دهد در اين عبادت و توسل و آن از مجربات است و براي روا شدن هر حاجت و درک فيوضات و داخل بودن آن در عنوان توسل به مراثي و تذکر مصائب آل محمد حاجت به بيان ندارد. چهارم نماز هديه به جا آوردن و قرآن خواندن و صلوات فرستادن براي آن جناب و خصوص نماز و زيارت براي آن حضرت خواندن. چنانچه مفاد روايت شيخ مفيد است در کتاب مزار او و غيره. اگر چه نماز زيارت هم نماز هديه براي مزور است و انکار بعضي نماز زيارت را براي آن جناب بي‏اساس و ضعيف است. بعضي ختمها که در توسل به آن جناب گفته‏اند در اين خاتمه ذکر خواهد شد. منجمله مرحوم عالم عامل متبحر ملامحمد باقر قايني اعلي الله مقامه در تاليفات خود فرموده که: در سفر عتبات عاليات در عالم رؤيا ديدم کسي مي‏گويد که هرگاه کسي بگويد عبدالله اباالفضل دخيلک حاجت او برآورده شود. بعد احقر مکرر به آن عمل کردم و حوائج جسيمه‏ي عظيمه مقضيه يافتم و ديگر فرموده ثقه خبر داد که مرا حاجت مهمه‏اي بود از پيرزن جده‏ي خود شنيده بودم که هرگاه براي حاجتي هفت [ صفحه 227] شب چهارشنبه متوسل به حضرت عباس عليه‏السلام شده، اين ورد را در هر يک از آن شبها صد مرتبه بخواند حاجت او برآورده شود چنين کردم و در شب چهارشنبه هفتم بر وجه فوق العاده حاجتم برآورده شد. آن ورد اين است: اي ماه بني‏هاشم خورشيد لقاء عباس‏ اي نور دل حيدر شمع شهداء عباس‏ از درد و غم ايام ما رو به تو آورديم‏ دست من مسکين گير از بهر خدا عباس‏ و نيز در کتاب کلمه طيبه نقل شده و قبلا ايضا نقل شده از عالم و عادل سيد حسين شوشتري رحمه الله که: يک وقت براي زيارت با حاج سيد علي شوشتري صاحب کرامات باهره و خاتم المجتهدين شيخ مرتضي انصاري اعلي الله مقامهم به کربلا مشرف شديم و من رفتم به منزل ميزبان سابق خود، ديدم هيچ ندارد و من هم هيچ نداشتم، پس مشرف شدم به حرم حضرت ابي‏الفضل عليه‏السلام و پس از فراغ از نماز و زيارت به نزد ضريح آمدم و حال خود را عرض کردم، هنوز کلامم تمام نشده بود که از ضريح چيزي حرکت کرد و به نزد من آمد و آن يک عدد شاهي بود که قيمت آن در آن وقت دو قران ونيم بود، آن را برداشتم و شکر حق تعالي را به جا آوردم. و منجمله از طرق توسل به آن حضرت نقل شده به خط مرحوم عمدة الفقهاء والمجتهدين شيخ العلماء کلباسي والد ماجد مؤلف رحمة الله عليه که براي روا شدن حاجات به نيت نماز توسل با ابوالفضل عليه‏السلام دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت بعد از حمد به جاي سوره چهارصد مرتبه يا حي يا قيوم بگويد و بعد از نماز صد مرتبه بگويد: السلام عليک يا عباس بن اميرالمؤمنين عليه‏السلام. بعضي اين نماز را از امام صادق عليه‏السلام براي آن مظلوم نقل نموده‏اند، افاضة نوريه.

[1] اقبال الاعمال ج 3 ص 134. ترجمه: گواهي مي‏دهم که سخنم را مي‏شنوي و جواب سلامم را مي‏دهي. [2] زيارت وارث. ترجمه: درود بر شما اي اولياء الهي. [3] بحارالانوار ج 97 ص 140 و علل الشرايع ص 460. [4] کامل الزيارات ص 552. [5] ترجمه: او نور چشم علي مرتضي (ع) و ميوه‏ي دل سرور زنان عالم حضرت زهرا (س) و نور ديدگان سيدالشهداء (ع) است.