اما روز شهادت آن جناب را بعضي از کلام ابيمخنف استفاده کردهاند که شهادت آن حضرت در روز تاسوعا بوده نظر به آنکه بعد از نقل شهادت و کيفيت آن گفته:
ثم اقبل الامام عليهالسلام علي اصحابه و قال لهم يا اصحابي ليس طلب القوم غيري فاذا اظلم عليکم الليل اسيروا في ظلمة الليل الي ما شئتم من الارض فقالو باجمعهم يابن رسول الله باي وجه نلقي الله تعالي و نلقي جدک و اباک عليا المرتضي عليهالسلام لا کان ذلک ابدا و نقتل انفسنا دونک فشکرهم علي ذلک و بات تلک الليلة فلما اصبح الصباح اذن و اقام و صلي باصحابه [1] .
سپس امام حسين (ع) رو به اصحاب خود نموده و فرمودند: اي ياران من اين قوم جز من، کسي را نميخواهند، هنگامي که تاريکي شب شما را در برگرفت در سياهي آن به هرجا که ميخواهيد برويد. اصحاب حضرت همگي گفتند: اي پسر رسول خدا (ص) با چه رويي خداوند متعال و جدت رسول خدا (ص) و پدرت علي مرتضي (ع) را ملاقات کنيم. هرگز چنين مباد. ما خود را در جوار تو به کشتن ميدهيم، پس از آن امام حسين (ع) از آنان تشکر نمود و آن شب (شب عاشوراء) را در آنجا ماندند وقتي که صبح فرا رسيد حضرت اذان و اقامه گفته و با ياران خود مشغول نماز شد.
و از اينجا استکشاف شده است که عباس عليهالسلام در روز تاسوعا شهيد شده و اول شهيد شهداء بوده و همچنين در بيان مبارزات و شهادت آن حضرت نقل شده:
و اشتد العطش بالحسين عليهالسلام و اصحابه و اولاده فشکوا ذلک الي الحسين عليهالسلام فدعي باخيه العباس الي آخر ما نقل في شهادته [2] .
و تشنگي بر امام حسين (ع) و يارانش و فرزندانش غلبه کرد. پس فرزندان حضرت از تشنگي گله
[ صفحه 216]
کردند. در اين هنگام امام حسين (ع) برادرش عباس (ع) را فراخواند. تا آخر ماجرا که در شهادت حضرت عباس (ع) نقل شده است.
و از اين بيان نيز کشف ميشود که شهادت آن حضرت قبل از شهادت اصحاب و اولاد آن جناب بوده و جهت ديگر آنکه از بعضي اخبار مقاتل معلوم ميشود که شهادت آن جناب بعد از شهادت اصحاب و برادرهاي امي خود و قبل از شهادت امام عليهالسلام بوده، بلکه به اتفاق به مبارزات و جهاد رفتند و به هر جهت اختلافاتي در کيفيت و وقت مبارزات و شهادت حضرت عباس عليهالسلام در کتب مقاتل مشهور است، مثل آنکه قطع يدين آن جناب را هم مفيد (ره) در بيان شهادت آن جناب نقل ننموده، با آنکه مسلم ساير کتب مقاتل است و با نظر به اين اختلاف صاحب ناسخ التواريخ احتمال داده و گفته دو عباس از اولاد اميرالمؤمنين عليهالسلام در کربلا بودهاند و شهيد شدهاند، يکي در روز تاسوعا شهيد شده و ديگر در روز عاشورا. راقم حروف گويد از جهاتي ميتوان اين کلام را تقويت نمود، منجمله آنکه از آن حضرت در بيان عده اولاد امالبنين عليهاالسلام تعبير به عباس اکبر شده معلوم ميشود در اولاد حضرت امير عليهالسلام عباس اصغر هم بوده و در عده اولاد حضرت امير عليهالسلام نيز اختلاف است، چنانچه در باب سوم اشاره شد، چنانچه ابنشهرآشوب اولاد آن حضرت را سي و پنج گفته و شهرستاني بيست و هشت گفته و ديگر از آنچه شاهد تعدد است روايت ابيمخنف است که راجع به بعد از شهادت عباس نقل نموده و از آوردن امام عليهالسلام جسد شريف عباس عليهالسلام را به خيمهها با اين عبارت گفته که:
و نزل اليه و حمله ظهر جواده و اقبل به الي خيمه و طرحه فيها و بکي بکاء شديدا حتي بکي جميع من کان حاضرا و قال عليهالسلام جزاک الله خيرا من اخ لقد جاهدت في الله حق جهاده [3] .
وقتي حضرت به برادرش عباس (ع) رسيد از اسب پياده شد و او را بر پشت اسبش قرار داده و به سوي خيمهها حرکت نمود و او را در کنار خيام پياده نمود و گريهي شديدي نمود به گونهاي که تمام حاضران به گريه افتادند. آنگاه حضرت فرمودند: خداوند به تو بهترين پاداش که يک برادر به
[ صفحه 217]
برادرش ميدهد، بدهد که حق جهاد در راه خدا را به جا آوردي.
|