برادر منگوش که همواره در صحن مطهر امام حسين و حضرت اباالفضل العباس عليهماالسلام سرگرم زيارت و نماز بود، گفت:
محرم سال 1424 هجري بود، روزي در صحن حضرت اباالفضل عليهالسلام در همين نزديکيها سروصدايي از داخل حرم حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام شنيدم، نزديک رفتم ببينم چه شده، ديدم پسربچهي چهار سالهاي از زايرين ايراني که نابينا بود، شفا گرفته و با چشمان خود جلب توجه مينمود.
پدر و مادر کودک خوشحال بودند و مردم براي ربودن لباسهاي او براي تبرک سروصدا ميکردند. افراد بسياري اطراف او را گرفتند و ميگفتند: اباالفضل! به دادمان برس، حوايج ما را برآور.
مردم چنان دور آن طفل را گرفته بودند که مأموران براي نجات او اقدام نمودند. [1] .
[ صفحه 348]
|