يکي از افراد مورد اطمينان کرامتي را اين گونه نقل کرد:
يکي از خدمتگزاران حرم باصفاي حضرت اباالفضل عليهالسلام به نام سيد رضا موسوي ميگفت: روز چهارشنبه 3 / 3 / 2004 ميلادي بود، ساعت 10 شب کنار درب قبله حضرت اباالفضل عليهالسلام ايستاده بودم، منتظر بودم زايرين از حرم بيرون آيند و دربهاي صحن مطهر را ببندم. هم چنان که ايستاده بودم، ديدم زني اهوازي فرياد ميزند، گريه ميکند و متوسل به حضرت اباالفضل عليهالسلام است، و ميگويد:
من از راه دور آمدهام، خادم شما هستم، منبر ميروم و مصيبت شما را براي
[ صفحه 344]
مردم ميخوانم، عنايت بفرماييد دخترم را شفا دهيد به حق دو چشمان شريفت.
به آن زن دل سوخته گفتم: حاجت شما چيست؟
گفت: اين دخترم هم چنان که مشاهده مينماييد، دو چشمانش نابيناست و ميخواهد شب در حرم بماند تا صبح مرادم را بگيرم.
من اين موضوع را با مسئولين حرم در ميان گذاشتم. آنها موافقت نمودند که آن دختر شب را در داخل حرم مطهر بيتوته کند و بماند.
شب سپري شد. هنگام صبح بود که ديدم صداي هلهله از حرم بلند شد. جلو رفتم ببينم چه شده، ديدم همان دختربچه است که چشمهايش را به طور طبيعي گشوده و نگاه ميکند، از او به عنوان مثال پرسيدم: در دست من چيست؟
گفت: بيسيم است.
بدين وسيله ديدگان او به برکت حضرت اباالفضل عليهالسلام شفا يافت و بينا گشت.
|