سيد سليمان ضينار نقل مي‏کرد و مي‏گفت: روزي در زمان توليت سيد عبدالصالح کليددار آل طعمه در سال 1970 ميلادي در نزديکي‏هاي درب صحن مقدس امام حسين عليه‏السلام ايستاده بودم. دو تن از زايرين - که يکي از آنها لال بود - نزد من آمدند، آنها قوچي همراه خود آورده بودند، به من اشاره کردند که اين قوچ نذر حضرت عباس عليه‏السلام مي‏باشد. گويا من در عالم رؤيا ديده بودم که قوچ نذر حضرت اباالفضل العباس عليه‏السلام است، به همراه آنها به طرف حرم حضرت اباالفضل العباس عليه‏السلام آمديم، همين که در کنار قبر مطهر قمر بني‏هاشم، پهلوان عرصه‏ي کربلا و شير ژيان رسيديم به برکت آن حضرت زبان آن مرد باز شد، صداي صلوات و هلهله بلند شد، مردم دور او را گرفتند تا از لباس‏هايش تبرک جويند.