دوش پرسيدم من از جانانهاي
دلبر عاشق پيشه و فرزانهاي
کي ولايت در دل و جانت عجين
خوب در دنيا مافيها ببين
از ميان خلق از روز الست
جن و انس و حوريان هر چه که هست
کوکب اقبال در آغوش کيست
پرچم عز و شرف بر دوش کيست
پير عاشق تا سؤالم را شنفت
بيدرنگ و بيتأمل زود گفت
آن که ميجويي امير دل بود
تالي حيدر ابوفاضل بود
گر جهان را خيمهاي پنداشتي
زير اين خيمه عمودي داشتي
روح خيمه دين حي داور است
پرچم زيباي آل پيامبر است
باب آن خيمه علي مولا بود
اصل خيمه چادر زهرا بود
از حسين ار تار و پود خيمه است
بازوي عباس عمود خيمه است
|