مصحف مولا اميرالمؤمنين عباس من
از چه رو گرديدهاي نقش زمين، عباس من
ساقي لب تشنگان بهر تو آب آوردهام
ديده بگشا سيل اشکم را ببين عباس من
زادهي دست خدا از پيکر پاکت کجا
زير پا افتاده دست نازنين عباس من
با دو چشم خويش ديدم بر تن بيدست تو
تير باريد از يسار و از يمين عباس من
رفته از ضرب عمود آهنت درهم فرو
فرق خونين و رخ و چشم و جبين عباس من
[ صفحه 237]
کس نکرده چون تو دست و چشم و سر تقديم يار
اي به ايثار و وفايت آفرين عباس من
در نماز عشقي و درياي خون سجادهات
مهر پيشاني عمود آهنين عباس من
قامت زينب کمان گرديد و پشت من شکست
تا تو افتادي به خاک از صدر زين عباس من
لعل لب چون شاخهي خشکيده، تن چون باغ گل
کس نديده کشتهاي را اين چنين عباس من
کودکان چشم انتظار آب و زينب خون جگر
تو به خواب ناز و ما ماتمنشين عباس من
در عزاي خود به «ميثم» چشم گرياني بده
تا بشويد دائم از خون آستين عباس من
|