اي آن که خامه‏ي تو بهر ما زرافشان است‏ کنون ببين اثرت چهره‏ي درخشان است‏ کتاب آيينه‏ي جلوه‏هاي مهر و وفا در آسمان ولا چون مه فروزان است‏ پيش مردان خدا، در سراي با انصاف‏ نکات خواندنيش پندهاي لقمان است‏ قدم نهاده‏اي دايم به راه آل علي‏ که راه آل علي جايگاه ايمان است‏ حاصل کار شما در طريق آل علي‏ ز بهر روز جزا توشه‏ي فراوان است‏ ثواب کس نشود پايمال و بيهوده‏ دليل روشن ما آيه‏هاي قرآن است‏ ز جان و دل شده‏اي خادم ابافاضل‏ ثواب کار شما با خداي سبحان است‏ نوشته‏اي شب و روز شرح حال مولا را هميشه خامه‏ي تو در مسير يزدان است‏ نخشکد آن قلمي که به دست رباني است‏ شارح زندگي علمدار عطشان است‏ از مکان خلخالي گر کسي زمن پرسد مسکنش بلده‏ي قم شيرمرد ايران است‏ بگير ز دامن مولا هميشه سلطاني‏ که ذيل دامن او جلوه‏گاه احسان است‏ مقام و منزلت نور چشم حيدر بين‏ هميشه بارگهش بوسه‏گاه شاهان است‏ شعر از: سلطان محمدي (سلطاني) تبريزي [ صفحه 9]