16. سيد صدرالدين شهرستاني از منبريهاي مشهور کربلا است. او در سالهاي 1690 ميلادي در مجلسي که از طرف هيئت مسگرهاي کربلا - که همه ساله در ماه محرم برپا ميشد - منبر ميرفت. روز هفتم محرم معمولا به حضرت عباس عليهالسلام متوسل ميشوند، در سخنراني خود چنين نقل کرد:
روزي صبح هنگامي که به زيارت حضرت عباس عليهالسلام مشرف ميشدم، مشاهده نمودم که مردي بر زمين خورده و به خود ميپيچد. مردم اطرافش را گرفتند و مورد مسخره و استهزا قرار گرفته است.
سؤال نمودم: چه شده؟
[ صفحه 664]
يکي از افرادي که ايستاده بود، چنين جواب داد: جناب آقا! اين مرد در مقابل ضريح حضرت عباس عليهالسلام قسم خورد و چنين بر زمين افتاده و ظاهرا قسمش دروغ بوده، زيرا کساني که همراه او آمدند و از او طلبيدند که قسم بخورد به خاطر روشن شدن حقيقت با همديگر معانقه و مصافحه مينمودند، چرا که هم اکنون آن افراد در اطاق مخصوص کليددار حرم حضرت عباس عليهالسلام هستند.
حجتالاسلام و المسلمين سيد صدرالدين شهرستاني ميافزايد: من به اتاق کليددار رفتم تا اوضاع را از نزديک ببينم و چگونگي حادثه را بررسي کنم.
پس از آن که وارد اتاق شدم کليددار، از من پذيرايي نمود. چند لحظه گذشت از چگونگي جريان جويا شدم.
بزرگ آنها چنين جواب داد: پيش از چندي يک سرقت و دزدي از ما صورت گرفت، در تجسس و تفحص برآمديم و در مورد اشخاصي که سوابق دزدي دارند، تحقيق نموديم و شک ما در مورد اين شخص قرار گرفت، نزد او آمديم و گفتيم: در مورد شما شک داريم که اموال ما را شما دزديدهايد.
او منکر شد و پس از اصرار و فرياد از او خواستيم کربلا بيايد و در مقابل ضريح حضرت عباس عليهالسلام قسم بخورد، تا اين که از راه قانوني وارد نشويم.
قبول نمود و به اتفاق هم کربلا آمديم، سپس به مرقد مطهر قمر بنيهاشم عليهالسلام و هنگام ورود به حرم از او خواستيم قسم بخورد. همين که قسم خورد بر زمين افتاد و به خود پيچيد و اين سزاي کسي است که قسم دروغ بخورد.
در همين اثنا همان مرد قسم خورده وارد شد و دست اين آقايان را ميبوسيد و معذرت ميخواست و از آنان مهلت ميخواست تا چند روز اموال مسروقه را بازگرداند، صورت جلسه نمودند و امضا کرد که کليه اموال مسروقه را بازگرداند. [1] .
[ صفحه 665]
|