13- يکي از خادمان حرم حضرت ابوالفضل عليهالسلام به نام حاج محمد شماع گويد:
در سال 1960 ميلادي زايري از مردم بصره وارد حرم حضرت عباس عليهالسلام شد و در مقابل ضريح ايستاد و حضرت را مخاطب ساخت در حالي که گريه ميکرد. سپس از حرم خارج شد.
هنگامي که خواست از حرم خارج شود، سبب گريهي او را پرسيدم؛ ولي جواب نداد.
بعد از چند روز باز به همراه جواني به حرم مطهر آمد، آن جوان مقابل ضريح حضرت عباس عليهالسلام قسم خورد و پنهاني از حرم خارج شد.
رو به آن مرد کردم و از چگونگي اتفاق پرسيدم.
گفت: اين فرزند همسايه ماست، ما نسبت به او در مورد سرقتي که در خانهي ما واقع شده، شک داريم و چون با او گفتوگو کرديم، اظهار بياطلاعي نمود و منکر شد و گفت: ميخواهي نزد ضريح حضرت عباس عليهالسلام قسم بخورم.
گفتم: آري، هم اکنون قسم خورد و رفت. عصر آن روز، همان مرد به اتفاق همسرش وارد حرم شد، در حالي که اظهار خوشحالي مينمودند و شيريني پخش مينمود.
گفتم: چه شده؟
جواب داد: به پشت بام خانه رفتيم، ديديم پولهايمان به پشت بام افتاده و آن جوان فرياد ميزند: من بودم دزديدم (أنا الذي سرقت الفلوس).
اين سزاي کسي است که سوگند دروغ به حضرت عباس عليهالسلام بخورد. [1] .
[ صفحه 662]
|