8- کسي که مورد ثقه و اعتماد ميباشد گفت:
روزي شخصي را براي سوگند ياد کردن به صحن مطهر حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام وارد کردند. زيرا دختري را از فاميلي غير از طايفهي خودشان عقد کرده بود. و زوج منکر اين ازدواج شده بود. از اين رو، خانواده دختر از او خواستند که براي احقاق حق قسم بخورد.
وقتي که وارد حرم حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام شدند، يکي از خادمان حرم مطهر به نام سيد صاحب، فرزند سيد حسن ضياءالدين کارش قسم دادن اين گونه افراد بود.
آن مرد بنا بود قسم بخورد. از ترس، حقيقت را بازگو کرد و گفت: من بودم که اين حرکت از من سر زد.
پس از کشف حقيقت، صداي صلوات از همگان بلند شد و کرامت حضرت اباالفضل عليهالسلام آشکار گرديد. پس از اين جريان، قرارداد عقد بسته شد و اين عروس و داماد زندگي جديد خود را بر پايهي دوستي و محبت آغاز نمودند. [1] .
|