4- سال 1961 ميلادي بود، مردي با افراد عشيره و قبيله‏ي خود به صحن حضرت عباس عليه‏السلام آمدند و بعد از زيارت وارد حرم شد، و افراد عشيره‏ي او همراهش بودند، او با تمام ايمان قسم خورد که من گاو را ندزديده‏ام که آقاي سيد احمد تفرشي او را قسم مي‏داده. همين که او را قسم مي‏داده، سيلي از جانب ابي‏الفضل العباس عليه‏السلام به او خورد به طوري که گردنش کج شد، البته به طرف چپ کج شد. خويشاوندان او پس از اين واقعه، متوسل به حضرت سيدالشهداء عليه‏السلام شدند و اين که ديگر قسم دروغ نمي‏خورد، دفعه ديگر عنايت حسين بن علي عليه‏السلام شامل حال او شد و گردنش خوب شد. [1] . [ صفحه 654]

[1] همان ص 32.