يکي از موثقين فرمود: پدرم - که مرد موثق و معتمدي بود - گفت: روزي به حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام رفته بودم، ديدم چند عرب، دختر کوري را آورده‏اند و مي‏خواهند شفاي دخترشان را از حضرتش بگيرند، چيزي نگذشت که بعد از توسلات چشم آن دختر شفا يافت و آنان هم بسيار خوشحال و مسرور شدند. [1] . [ صفحه 375]

[1] روزنه‏هايي از عالم غيب ص 93.