حسيني بشويد، امام زماني بشويد، اما چه طور؟ اين طور نباشد که معاملهي هيچ و پوچ کنيد، نه اين که حسين عليهالسلام را براي دنيا بخواهيد، بلکه حسين عليهالسلام را براي ايمان بخواهيد، اول حسين عليهالسلام را بشناسيد و ايمان را به واسطهي او درست کن، آن وقت است که گريه و توسل تو کاري ميکند.
تو بايد نخست خدا، پيامبر و امام را بشناسي. بداني امام حسين عليهالسلام حجت و ولي خداست، مفترض الطاعه است، چراغ هدايت است، هر کس به او نزديک شد: اهل نجات است، حسين عليهالسلام را که شناختي آن وقت بگو: و صلي الله عليک.
اي شراب خوار! قمارباز! يزيد امام توست، نه حسين عليهالسلام، اي رياکار! هر چند روي ميز بردي و عالم دوران باشي، امام تو معاويه است، نه علي بن ابيطالب عليهماالسلام! هر چند به زبانت علي علي بگويي، از چه کسي پيروي ميکني؟ اين مهم است.
ميگويد: از سفرهي اباالفضل عليهالسلام استفادهها ديدم، اگر بتپرست هم اباالفضل را براي امر دنيوي واسطه قرار دهد، حاجتش روا ميشود، اما اين نه عبادت است و نه ايمان، و نه راه خدا، و نه چيزي که سبب نجات شود. فايدهي آخرتي براي تو داشته باشد.
الآن در هند سالهاست که جماعتي از بتپرستها هستند که با امام حسين عليهالسلام معامله دارند، از کساني که در هند بودند مکرر شنيدهام که تجاري هستند که براي حضرت اباالفضل عليهالسلام نذر ميکنند، و خرج ميدهند تو هم مثل اين بتپرست، قمر بنيهاشم عليهالسلام را براي دنيا خواستهاي. [1] .
[ صفحه 368]
|