براساس يک رسم قديمي که در اکثر روستاهاي آذربايجان مرسوم است عزاداران حسيني علمي را به يادبود علم علمدار کربلا عليهالسلام تهيه ميکنند و در موقع عزاداري بين جمعيت عزادار ميگردانند.
متواتر شنيده شده است که ماجراهاي شگفتانگيز از «علم» مشاهده شده است.
در يکي از روستاها موقعي که در مسجد روستا مردم عزادار جهت عزاداري
[ صفحه 586]
ايام محرم جمع شده بودند و «علم» در گوشه مسجد جاي داده شده بود.
يکي از جوانان روستا که برخي مسائل عقيدتي برايش حل نشده بود با لحني توهينآميز خطاب به عزاداران ميگويد: در روستاهاي ديگر، علمشان کرامتي دارد، اما علم شما عرضه کرامت ندارد.
بلافاصله سکوت در مجلس حاکم ميشود و صدائي که سکوت را ميشکند صدايي است عجيب که از طرف «علم» شنيده ميشود.
شور عجيبي در مجلس حاکم ميشود و عزاداري جلوه ديگري به خود ميگيرد و آن جوان خطاکار با ترس و اضطراب از مسجد خارج ميشود و پدر آن جوان جهت جبران اشتباه فرزندش به او دستور ميدهد گوسالهاي را بياورد و به ياد علم حضرت عباس عليهالسلام قرباني کند و او با تمام شوق اين کار را انجام ميدهد و گوشت گوساله نذري بين مردم روستا تقسيم ميشود.
توضيح: ماجراي فوق در روستاي «ليلاب» از توابع شهرستان اهر استان آذربايجان شرقي اتفاق افتاده و برخي از اشخاص که شاهد ماجرا بودند هنوز در قيد حياتند و حتي آن جوان خطاکار البته تائب هنوز زنده هست و از عزاداران حسيني و از ارادتمندان حضرت عباس عليهالسلام به حساب ميآيد.
13 / 3 / 85
|