در بخش ديگري از کتاب مذکور آمده: يکي از خادمان حرم باصفاي حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام گويد:
مردي بزرگسال به نام فيض حسيني از اهل هند براي زيارت به کربلا آمد، اين زاير از شکم درد شکايت داشت. نزد او رفتم و کمکش کردم که به حسينيهي خودشان که در نزديکي مرقد حضرت عباس عليهالسلام است، برگردد.
ولي او قبول نکرد، بلکه از من خواست که او را کنار درب صحن حضرت عباس عليهالسلام ببرم.
من او را مقابل درب صحن قبله حضرت عباس عليهالسلام رساندم، همين که رسيد شروع کرد با زبان خود (اردو) حضرت عباس عليهالسلام را مورد خطاب قرار داد. سپس به طرف زمين خم شد و دست بر روي زمين درب صحن کشيد و همان دست را به روي شکم خود کشيد و احساس آرامش کرد.
[ صفحه 560]
او را رها نمودم و براي اداي مراسم زيارت به حرم مطهر رفتم. پس از پايان زيارت از حرم بيرون آمدم، همان مرد هندي را در مسير راه ديدم که با آرامش حرکت مينمايد.
نزديک آمدم و گفتم: به چيزي نياز داري؟
در حالي که تبسم مينمود با زبان عربي شکسته و از هم ريخته جواب داد: أنا زين أنا زين؛ من خوب هستم، من خوب هستم.
سپس ادامه داد: خداوند سلامتي را به واسطهي حضرت عباس عليهالسلام به من ارزاني فرمود و هم اکنون من در کمال صحت و سلامت به سر ميبرم. سپس دست در جيب خود برد و مقداري آجيل (مشکلگشا) به من داد و معمولا آجيل مشکلگشا مخلوطي از کشمش، نخود، پسته و تخمه است که به نام امالبنين عليهاالسلام در ميان مردم پخش ميکنند. [1] .
|