روزنامه‏ي حوادث تهران در روز 8 محرم الحرام سال 1422 قمري کرامتي را از حضرت قمر بني‏هاشم اباالفضل العباس عليه‏السلام اين گونه بازگو کرد: خانواده‏اي در منطقه‏ي «آهنک» شرق تهران سرگرم غذا پختن براي دسته‏هاي سينه‏زني اباعبدالله الحسين عليه‏السلام بودند، هم چنان که مشغول غذا پختن بودند، پسربچه‏ي شش ساله‏اي از آن خانواده در چاهي عميق در حدود 10 يا 8 متري - که نزديک خانه‏ي آنها بود - افتاد. اول صبح روز 8 محرم الحرام بود، وضع زندگي و برنامه‏ي آنها را بهم زد، خانواده و مادر آن پسربچه براي اين پيش‏آمد، عجله نمودند که او را نجاتش دهند، ولي به نتيجه نرسيدند، فوري با آتش نشاني تماس گرفتند که او را از چنگال مرگ نجات دهند. بعد از نجات از او در مورد چگونگي افتادنش پرسيدند. گفت: بعد از اين که به چاه افتادم، از زندگي نااميد شدم و چاه را قبر خود ديدم لحظه‏اي نگذشت، ديدم صورتي مانند ماه شب چهارده سايه افکنده از او خواستم مرا کمک کند و نجاتم بدهد. [ صفحه 472] فرمود: من دست در بدن ندارم، ولي آسوده باش کسي مي‏آيد و تو را نجات مي‏دهد، نترس. هنوز کلامش تمام نشده بود که شما رسيديد. اين هم نمونه‏ي ديگري از کرامات حضرت قمر بني‏هاشم اباالفضل العباس عليه‏السلام بود که پسربچه را از مرگ نجات داد.