مؤلف کتاب «اعجب القصص في کرامات العباس عليهالسلام» سيد محمد حسن صادق آل طعمه کرامتي را اين گونه نقل مينمايد:
پس از يازده سال دوري از کربلا و تحمل سختيهايي که ما را پير نمود، بدون اين که يار و مددکاري داشته باشيم و از همه مهمتر اين همه در به دري و از خانهاي به خانه ديگر منتقل ميشديم، آخرين منزل را در وسط شهر تهران اجاره کرديم. سه سال در آن خانه سکونت داشتم.
تعجب آور است، روزي صاحب منزل با من تماس گرفت که با او روبهرو شوم. به هنگام ديدار سخنان نامناسبي به من گفت و با تندي رو به من کرد و گفت: تا دو ماه مهلت داري که منزل را خالي کني.
[ صفحه 444]
او کرايهي خانه را ميخواست و تصميم گرفته بود که کرايه را خارج از تصور من اضافه کند. من توانايي پرداخت آن مبلغ را نداشتم و اين جريان در ماه جماديالثاني 1423 هجري بود.
گفتم: من نميتوانم چنين مبلغي را بپردازم و به خاطر نداشتن دارايي و عدم قدرت مالي بايد از خانه بيرون روم. به ما سادات اولاد پيامبر صلي الله عليه و آله به خاطر نسبت ما به پيامبر، سخت نگير.
او سخن مرا را رد کرد و گفت: از شما به کلانتري شکايت ميکنم، تا شما را به زور بيرون کنم.
گفتم: بسيار خوب شکايت کن بر عليه ما و من هم از تو شکايت ميکنم.
روز بعد به اتفاق خانواده و کودکان رهسپار حرم حضرت عبدالعظيم عليهالسلام شديم.
روز پنج شنبه بود - جلالت شأن و عظمت و ارزش زيارت آن بزرگوار مشهور و معروف است، قبري در ري، جنوب طهران ميباشد - وارد حرم مطهر آن بزرگوار شديم و طبق دستور زيارت را انجام داديم و شکوهي خود را به عرض آن حضرت رسانديم و آنچه بين من و صاحب منزل رخ داده بود معروض داشتيم و گريه و زاري و توسل نموديم و از آن حضرت خواستيم که نزد حضرت ابوالفضل عليهالسلام در گرهگشايي کارهاي ما واسطه شود و هر چه زودتر حاجت ما را روا کند.
از حرم با اميد بيرون آمديم، و به منزل بازگشتيم روز بعد اول صبح صاحب خانه با من تماس گرفت که با او روبهرو شوم. نشستم فکر کردم و خود را آماده نمودم و متوسل به حضرت عباس عليهالسلام شدم.
وقتي او را ديدم خندان بود، گفت: اي سيد موسوي! شما ميتواني تا پس از سقوط صدام و بازگشت به عراق در اين خانه باشي و اضافه اجاره بر شما لازم نيست.
[ صفحه 445]
از شنيدن اين سخن خوشحال شدم و بر اين نعمت که از عنايات حضرت اباالفضل عليهالسلام بود، شکرگزاري نمودم و در آن خانه بوديم تا آن که پس از سقوط صدام به عراق و وطن خود کربلا برگشتيم.
|