4- نويسنده کتاب «روزنه‏هايي از عالم غيب» مي‏نويسد: فرزندم آقا سيد باقر از قول حجت‏الاسلام آقاي والد نقل مي‏کرد که حجت‏الاسلام سيد جعفر دعايي فرموده بودند: به زيارت قبر امام حسين عليه‏السلام رفته بودم، شخص عربي پول خود را گم کرده بود و به سوي ضريح رفت و به حضرت عرض کرد: پول مرا اين آقا دزديده است. من تعجب کردم، اين چه تهمتي است که به من مي‏زند. بعد از زيارت حضرت امام حسين عليه‏السلام به زيارت آقا حضرت عباس عليه‏السلام رفتم، در آنجا نيز آن مرد عرب آمد و به حضرت گفت: اين آقا پول مرا دزديده است. من از اين تهمت سخت ناراحت شدم و گفتم: خدايا! اين مرد عرب چه مي‏گويد؟ [ صفحه 386] يک مرتبه ديدم شخصي از زمين بالا برده شد و از جيب او، پول دزديده شده به زمين ريخت. عرب آن‏ها را برداشت و از حضرتش تشکر کرد و من هم به عنايت حضرت از اتهام آن مرد عرب، خلاص شدم. [1] .

[1] روزنه‏هايي از عالم غيب: ص 112.