اصولا بازارها که غالبا در هستهي مرکزي شهرها جاي داشتهاند به دليل آمد و شد فراوان اقشار مختلف مردم و در نتيجه شلوغي و ازدحام آن، از فضاهاي شهري بسيار مهم در ساختن سقاخانهها محسوب ميشدند. بانيان خير اينگونه بناها، که اکثرا از کسبهي مؤمن بازار يا بازارچهها بودند، به عنوان عملي ثواب براي رضاي خدا، نسبت به احداث سقاخانه، در جاي جاي سراها تيمها و تيمچههاي بازار، همت ميگماشتند.
گاهي سقاخانه آب در بازار يا بازارچه، چنان مورد توجه مردم قرار گرفته و مشهور ميشود که حتي بازارچه را به نام آن سقاخانه ميناميدند. براي نمونه ميتوان به «بازارچه سقاخانه» که بين خيابان شاهآباد و صفي عليشاه قرار داشت، اشاره کرد. به طوري که از منابع موجود بر ميآيد اين بازارچه و سقاخانه آن، که واجد آيينهکاريهاي زيبايي نيز بوده به همت شخص ظهيرالاسلام و سادات شيرازي ساخته شده بود و تا چندي پيش نيز هنوز پابرجا مانده و مورد نذر و نياز اهالي پاکدل محل قرار داشته است. (نجمي: 1367، ص 130).
تهران قديم به دليل وسعت و جمعيت روز افزون آن، واجد چندين بازار و بازارچه بود که بسته به موقعيت محلي، رونق خاصي نيز داشتند. در کتاب تاريخ اجتماعي تهران در قرن سيزدهم، تعداد اين بازارها افزون بر سي و شش بازار ذکر شده است. (شهر ري: 1367، ج 1، ص 319). اين بازارها و بازارچهها اغلب سرکردهگاني داشتند که بر کار بازار و احيانا وضع سقاخانه يا سقاخانههاي آن نظارت ميکردند. مثلا بازارچه آقا، که از بازارچههاي معروف تهران بوده، ظاهرا به يکي از سرکردهگان محلي به نام حاج نايب تعلق داشته است. اين بازارچه سقاخانهاي نيز داشته که در بالاي سر در آن کتيبه بدين مضمون نقل شده بود:
[ صفحه 202]
«سال تاريخ ار بخواهي اين بنا بنياد را غين و شين و کاف و ها، تاريخ اين خوش منظر است» [1] .
در مورد بازارچه نايب السلطنه نيز موقعيتي مشابه فوق وجود داشته است. البته در مورد وضعيت فعلي اين بازارچه بايد اضافه کرد که طبق مشاهدات کنوني، در حال حاضر اين بازارچه واجد دو سقاخانه است که يکي در اول بازارچه، و ديگري درون آن و جنب کوچه آب يخ نام کوچهي ناصري قرار دارد و هر دو در وضعيتي نسبتا مناسب، نگهداري ميشوند.
بزرگترين و مهمترين بازارهاي تهران، در محلهاي موسوم به بازار واقع هستهي مرکزي تهران قديم، مابين دو محله سنگلج در غرب و عودلاجان در شرق، قرار داشت. اين بازار که هم اکنون نيز به نام بازار بزرگ تهران شهرت دارد، در واقع همان بازار قديمي است که به مرور زمان، دگرگوني حاصل کرده و وسعت بسيار يافته است. طبقه اطلاعاتي که در کتاب امار دارالخلافهي تهران ارائه شده، تعداد سقاخانههاي مهم اين بازار به سال 1269 هجري قمري، حدود 4 باب بوده است (امار دارالخلافهي تهران: 1368، ص 305). البته به نظر ميرسد اين تعداد در دورههاي بعد افزايش بيشتري يافته است. ولي در اوايل دوران سلطنت رژيم پهلوي، به دليل سياستهاي خاص آن دولت، تعدادي از اين اماکن را به بهانههاي گوناگون بسته شده و يا تغيير ماهيت يافتهاند. با اين حال طولي نميکشيد که به دليل فشارهاي مردم، اين مکانها که ريشه در فرهنگ مذهبي جامعه داشتند، دوباره رونق گرفته و با محدوديتهايي، مجددا پذيراي مهمانان تشنهلب و سرگردان خود ميشوند (شهري: 1367، ج 5، ص 116). در اين جا سعي ميشود
[ صفحه 203]
تا به اختصار در مورد تعدادي از سقاخانههاي مهم اين بازار، که هنوز هم داير و قابل بهرهبرداري هستند، اشاراتي بشود. البته لازم به ذکر است که اين سقاخانهها، غير از خيل زياد آبسردکنها و منبعها و يخچالهايي است که در جاي جاي راستهها و کنار ورودي سراها، پذيراي مشتريان تشنهلب، بازار هستند.
|