رود فرات که با طول (3065) کيلومتر در حوضه‏اي به مساحت (673000) کيلومتر جريان دارد و از کوههاي مرکزي ترکيه و در فاصله بسيار اندکي از سرچشمه‏هاي قزل ايرماق بر مي‏خيزد و (971) کيلومتر از مسير علياي آن در خاک ترکيه جا دارد، که در اين بخش شاخه‏هاي چندي از چپ و راست به آن مي‏پيوندد. اين رود سپس وارد سوريه مي‏شود و با طي مسيري از شمال غربي به جنوب شرقي، اين کشور را به دو نيمه نابرابر بخش مي‏کند. آنگاه آبهاي برکت زاي خود را وارد عراق مي‏کند. رود فرات سراسر کشور عراق را از شمال غربي به جنوب شرقي در مي‏نوردد و اين کشور را به دو نيم تقريبا مساوي و هم شکل تقسيم مي‏کند و سرانجام در قرنه به دجله مي‏پيوندد و با تشکيل اروند رود (شط العرب) به خليج فارس مي‏ريزد. فرات از رودهاي پر آب جهان است که امروز آب آن، از سرچشمه تا مصب، در کار آبياري و توليد نيرو و جز آن استفاده مي‏شود. با اين همه ميزان [ صفحه 156] تخليه آن را تا (2500 تا 2) در ثانيه برآورد کرده‏اند. [1] . در سالهاي اخير کشور ترکيه سدهاي وسيعي را در اطراف فرات ايجاد کرده است که مورد گفتگو و در اختلاف و شايد (خداي نکرده) در آينده دور سبب بروز جنگ ميان در کشور سوريه و عراق از يک سو و ترکيه از سوي ديگر خواهد بود. چون ترکيه در واقع شريان حياتي اين دو کشور را قطع کرده و دچار مشکلات بي‏شماري ساخته است. ناگفته نماند در ميان کشورهاي اسلامي جهان (به استثناي بنگلادش و جنوب شرقي آسيا) ترکيه پر آب‏ترين کشور به شمار مي‏رود. [2] . 1 - عن علي (عليه‏السلام) قال الفرات سيد المياه في الدنيا و اخرة [3] . علي (عليه‏السلام) فرمود: فرات در دنيا و آخرت سرور و (آقاي) آبها است. 2 - حکيم بن جبير گويد: شنيدم علي بن حسين (عليه‏السلام) مي‏گفت: هر شب ملکي فرود مي‏آيد با خود سه مثقال مشک از مشکهاي بهشتي مي‏آورد، و به فرات مي‏اندازد. در شرق و غرب نهري با برکت‏تر از آن نيست. [4] . 3 - عن أبي‏عبدالله (عليه‏السلام) يقطر في الفرات کل يوم قطرات من الجنة [5] امام صادق فرمود: هر روز قطره‏هايي از بهشت به فرات مي‏ريزد. 4 - عبدالله بن سليمان گويد: در زمان أبي‏العباس سفاح امام صادق (عليه [ صفحه 157] السلام) به لباس سفر به کوفه آمد، در کنار جسر کوفه بالاي مرکبش ايستاد به غلامش فرمود: «براي من آب بياور!» خادم، کوزه ملاحي را گرفته، پر از آب فرات کرده و به حضرت داد، حضرت به گونه‏اي از آن آب مي‏نوشيد، که از گوشه‏هاي دهان مبارک و ريششان و لبانش مي‏ريخت، فرمود: «زيادترش کن» غلام زيادتر کرد، پس از نوشيدن حمد خدا به جاي آورد، فرمود: «نهر آبي است که از آن بابرکت‏تر نهري نيست، آگاه باش هر روز هفت قطره از بهشت به فرات مي‏ريزد اگر مردم مي‏دانستند، چه برکتي در اوست، به اطراف آن چادر مي‏زدند، و دورش را مي‏گرفتند. اگر خطاکاران، داخل آن نمي‏شدند، هيچ صاحب دردي به او فرو نمي‏رفت مگر اينکه شفا مي‏يافت. [6] . 5 - حنان بن سدير گويد: مردي از اهل کوفه به خدمت امام باقر (عليه‏السلام) رسيد حضرت از او پرسيد: «آيا هر روز در فرات شستشو مي‏کني؟ عرض کرد نه. فرمود: هر جمعه چه‏طور؟ گفت نه. فرمود: هر ماه؟ گفت: نه. فرمود: پس هر سال؟ گفت: نه. حضرت فرمود: از خير و برکت محروم هستي» [7] . 6 - اميرمؤمنان (عليه‏السلام) فرمود: «آب، سيد نوشيدني‏هاي دنيا و آخرت است. چهار نهر در دنيا از بهشت است؛ فرات، نيل، و سيحان و جيحان؛ فرات: آب است؛ نيل: عسل، سيحان: خمر؛ جيحان: شير. [8] . علامه مجلسي (رضي الله عنه) گويد: شايد اين نامها مشترک است ميان اين نهرها و نهرهاي بهشت. و همچنين فضيلت آنها، چون نام آنها از منابع وحي و [ صفحه 158] الهام سرچشمه مي‏گيرد و شايد از نهرهاي بهشتي به اين نهرها مي‏ريزد همانطور که درباره فرات وارد شده است. [9] . 7 - عن أبي‏عبدالله (عليه‏السلام): «في قول الله عزوجل و آويناهما الي ربوة ذات قرار و معين.» قال: «الربوة نجف الکوفة و المعين الفرات.» [10] امام صادق (عليه السلام) در تفسير آيه مبارکه بالا فرمود: ربوة، نجف کوفه و معين فرات است. 8 - عن ربعي قال: قال أبوعبدالله (عليه‏السلام): شاطي‏ء الواد الايمن الذي ذکره الله تعالي في کتابه هو الفرات و البقعة المبارکة هي کربلا و الشجرة هي محمد (صلي الله عليه و آله) [11] . ربعي گويد: امام صادق (عليه‏السلام) در تفسير آيه مبارکه فرمود: شاطي‏ء وادي الأيمن که خداوند در قرآن يادي به ميان آورده است، فرات است، و بقعه مبارکه، کربلا و شجرة محمد (صلي الله عليه و آله) است. 9 - قال اميرالمؤمنين (عليه‏السلام): ان نهر کم يصب فيه ميزابان من ميازيب الجنة. [12] . اميرمؤمنان (عليه‏السلام) فرمود: به نهر شما دو ناودان، از ناودانهاي بهشتي مي‏ريزد. 10 - قال أبوعبدالله (عليه‏السلام): لو کان بيني و بينه أميال يبيناه نستشفي [ صفحه 159] منه [13] . امام صادق فرمود: اگر ميان من و فرات ميلها يا فرسنگها فاصله مي‏بود براي استشفاء از آن مي‏آمدم. 11 - ابن عباس گويد: نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: «خداوند از بهشت پنج نهر نازل کرده است. نهر سيحون که در هند است، و جيحون که در بلخ است، دجله و فرات دو نهر عراق است، و بالأخره نيل که نهر مصر است. خداوند همه آنها را از يک چشمه نازل کرده و در زمين جاري ساخت و براي زندگي مردم، منفعت‏هايي در آنها قرار داد و منظور از آيه مبارکه «و انزلنا من السماء ماء بقدر فاسکناه في ارض و انا علي ذهاب به لقادرون» [14] اينها است.» 12 - عن صفوان الجمال قال: سمعت أباعبدالله (عليه‏السلام): «يقول و ان کربلا و ماء الفرات اول أرض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالي و بارک عليها.» [15] . صفوان شتربان گويد: شنيدم امام صادق (عليه‏السلام) فرمود: «کربلا و آب فرات اولين زمين و آبي است که خدا آن را مقدس قرار داده و به او برکت داده است.» 13 - عن أبي‏عبدالله (عليه‏السلام) قال: «يدفق في الفرات کل يوم دفقات من الجنة» [16] . [ صفحه 160] امام صادق (عليه‏السلام) فرمود: هر روز چند بار به فرات از بهشت آب پرتاب مي‏شود.» 14 - قال أبوعبدالله (عليه‏السلام): «کم بينکم و بين الفرات فأخبرته فقال لو کان عندنا يحببت ان اتيه طرفي النهار» [17] . حضرت فرمود: ميان شما و فرات چقدر راه است؟ مقدارش را به حضرت عرض کردم فرمود: اگر فرات نزد ما بود دوست داشتم روزي دو مرتبه، (صبح و شام) بر او بيايم.» 15 - عن الباقر (عليه‏السلام): و جعلت نحلتها من علي خمس الدنيا و ثلثي الجنة و جعلت لها في ارض أربعة انهار الفرات و نيل مصر و نهروان و نهر بلخ فزوجها أنت بخمسأة درهم تکون سنة لامتک» [18] . امام باقر (عليه‏السلام) فرمود: خداي عزوجل به پيغمبر خطاب کرد: «مهريه زهرا را از طرف علي يک پنجم دنيا و دو سوم بهشت قرار دادم، و در دنيا نيز چهار نهر را در کابين او ثبت کردم، فرات و رود نيل مصر، نهروان و نهر بلخ، ولي (اي محمد) تو، به پانصد درهم تزويجش کن تا در امت تو سنت باشد. 16 - اميرمؤمنان (عليه‏السلام) روايت نموده است: رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: أربعة أنهار من الجنة الفرات و النيل و سيحان و جيحان، الفرات المأ في الدنيا و الاخرة و النيل العسل و سيحان الخمر و جيحان اللبن. [19] چهار نهر از نهرهاي بهشتي است: فرات و نيل و سيحان و جيحان؛ فرات: آب است در دنيا و آخرت، نيل: عسل است و سيحان: خمر؛ و جيحان: شير است. [ صفحه 161] نيل: عسل است و سيحان: خمر؛ و جيحان: شير است.

[1] دايرة المعارف اسلامي ج 1 ص 5 و 6: به نقل از مصادر مختلف. [2] دايرة المعارف بزرگ اسلامي ج 1 ص 5 / 5 ستون دوم به نقل از مصادر مختلف. [3] کامل الزيارات: ص 47 بحارالانوار: ج 100 ص 228 / 12. [4] کامل الزيارات ص 47؛ بحارالانوار ج 100 ص 228 / 22؛ کافي: ج 6 ص 388 بحارالانوار ج 66 ص 448. [5] کامل الزيارات: ص 47؛ بحارالانوار: ج 100 ص 422 / 4. [6] کامل الزيارات: ص 47؛ بحارالانوار: ج 100 ص 229 / 7. [7] کامل الزيارات: ص 48؛ بحارالانوار: ج 100 ص 229 / 7. [8] کامل الزيارات: ص 48؛ بحارالانوار: ج 100 ص 227 / 20. [9] کامل الزيارات: ص 48؛ بحارالانوار: ج 100 ص 228 / 2. [10] کامل الزيارات: ص 48؛ بحارالانوار: ج 100 ص 228 / 18. [11] کامل الزيارات: ص 48؛ بحارالانوار: ج 100 ص 229 / 14. [12] محاسن: ص 575؛ بحارالانوار: ج 100 ص 233 / 3؛ کافي: ج 6 ص 388؛ وسائل: ج 25 ص 276 / 9. [13] محاسن برقي: ص 575 بحارالانوار ج 100 ص 233. [14] مجمع البيان: ج 7 ص 102؛ بحارالانوار: ج 60 ص 46 / 5. [15] کامل الزيارات: ص 270؛ بحارالانوار: ج 101 ص 109 / 17. [16] کافي: ج 6 ص 388 / 2. وسائل ج 25 ص 267 / 7. [17] کافي: ج 6 ص 388 / 2. وسائل ج 25 ص 267 / 14. [18] الجلاء و الشفا: ج 3 ص 351، بحارالانوار: ج 43 ص 113 / 9. [19] خصال، ص 250، وسائل: ج 25 ص 272.