«قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي اهل بيتي لن تظلوا ما ان تمسکتم بهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض» [1] . حديث ثقلين از احاديث مسلم و قطعي است که به سندهاي معتبر و عبارات مختلف روايت شده و سني و شيعه به صحتش اعتراف دارند. از اين حديث و امثال آن چند مطلب استفاده مي‏شود: 1 - چنان که قرآن تا قيامت در ميان مردم باقي مي‏ماند، عترت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز تا قيامت باقي خواهد ماند، يعني هيچ زماني زمين از وجود امام و رهبر حقيقي خالي نمي‏شود. 2 - پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم با اين دو امانت بزرگ تمام احتياجات علمي و ديني مسلمين را تأمين کرده و اهل بيتش را به عنوان مرجع علم و دانش به مسلمين معرفي کرده، اقوال و اعمالشان را معتبر دانسته است. 3 - قرآن و اهل بيت نبايد از هم جدا شوند و هيچ مسلماني حق ندارد از علوم [ صفحه 137] اهل بيت اعراض کند و خودش را از ارشاد و هدايت آنان بيرون نمايد. 4 - مردم اگر از اهل بيت پيروي کنند و به اقوال آنان تمسک جويند گمراه نمي‏شوند و هميشه حق در نزد آنهاست. 5 - همه احتياجات ديني مردم نزد اهل بيت موجود است و هر کس از آنها پيروي کند گمراه نمي‏شود، و به سعادت حقيقي نايل مي‏گردد. يعني اهل بيت از خطا و اشتباه معصومند و با همين قرينه معلوم مي‏شود که مراد از اهل بيت و عترت تمام خويشان و اولاد پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نيست، بلکه افراد معيني هستند که از جهت علوم دين کاملند و خطا و عصيان در وجودشان راه ندارد تا صلاحيت رهبري داشته باشند. و آنها عبارتند از علي بن ابيطالب و يازده فرزندش [2] . که يکي پس از ديگري به امامت منصوب شدند، چنان که در روايت نيز به همين معنا تفسير شده است. از باب نمونه: ابن عباس مي‏گويد به رسول خدا گفتم: خويشان شما که دوست داشتن آنها واجب است کيانند؟ فرمودند: علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم‏السلام [3] . جابر مي‏گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: خدا ذريه هر پيغمبري را در صلب خودش قرار داد ولي ذريه‏ي مرا در صلب علي (عليه‏السلام) قرار داد. [4] . بر وجوب تمسک به ثقلين در روايات سني 39 حديث ذکر شده است. [5] بر [ صفحه 138] وجوب تمسک به ثقلين در روايات شيعه 82 حديث ذکر شده است [6] .

[1] احقاق الحق، ج 9 ص 309؛ ينابيع المودة، ص 35. [2] شيعه در اسلام، ص 116. [3] رک: ينابيع المودة، ص 318 - 311؛ احقاق الحق، ج 9، ص 379 - 309. [4] فصول المهمه، ص 25؛ عيون اخبار الرضا عليه‏السلام، ص 27. [5] غاية المرام، ص 211. [6] غاية المرام، ص 217.