شاگردان و دوستان مرحوم آية الله آقاي سيد علي قاضي (رضوان الله تعالي عليه) استاد اخلاق مرحوم علامه بزرگوار طباطبايي نقل مي‏کنند که مرحوم آقاي قاضي مي‏فرمودند: [ صفحه 11] من ساليان درازي در سير و سلوک زحمت مي‏کشيدم (حدود چهل سال) ولي حتي يک خواب يا کشفي به عنوان بشارت و نشانه درستي راه و قوت کمر نديدم، تا اين که به کربلا مشرف شدم و نوعا نماز مغرب را در حرم حضرت ابوالفضل العباس (عليه‏السلام) مي‏خواندم و نماز عشاء را در حرم حضرت امام حسين (عليه‏السلام) تا اينکه يک شب تصميم گرفتم نماز مغرب و عشاء را در حرم امام حسين (عليه‏السلام) بخوانم. در صحن سيدي به ظاهر ديوانه آمد و در گوش من گفت: «امروز ملجأ تمام اولياء خدا، حضرت ابوالفضل العباس (عليه‏السلام) هست.» تا اين را گفت: در من حالي پيدا شد که ديدم بايد حرم حضرت ابوالفضل (عليه‏السلام) بروم. برگشتم به طرف حرم حضرت ابوالفضل العباس (عليه‏السلام) رفتم وقتي وارد حرم شدم، حالي به من دست داد که فکر کردم مي‏خواهم بميرم، دست و پاهايم سست شد. رو به قبله دراز کشيدم و شهادتين گفتم بعد ديدم که مردن نيست وضع عوض شد و از آن وقت باب فتوحات معرفت بر روي من گشوده شد. «اولياء خدا مخفي هستند گاهي به صورت فقير يا ديوانه ديده مي‏شوند.» سيد صادق جوادي خلخالي‏