روزي، در ايام خلافت حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام)، روز جمعه و غدير به يک روز افتاده بود. امام در آن روز خطبهاي مفصل ايراد فرمود. و مباحث عميق و ارزشمندي در توحيد و نبوت و امامت بيان داشت، و از جمله درباره عيد غدير فرمود:
امروز، روزي بس بزرگ است.
امروز، روز روشن کردن حق است و از مقام پاک (امام معصوم عليهالسلام) به صراحت و نص سخن گفتن.
امروز، روز کامل شدن دين است.
امروز، روز عهد و پيمان است.
امروز، روز بيان حقايق ايمان است.
امروز، روز راندن شيطان است.
امروز، روز راه نشان دادن و ارشاد است.
امروز، روز آزمودن مردمان است.
امروز، روز راهنموني به رهنمايان است.
[ صفحه 115]
امروز، روز آشکار ساختن مقاصد پوشيده و زمينهسازيها و تمهيدهاي ديگران است. (متن اين خطبه در کتاب اقبال الاعمال جناب سيد بن طاووس ص 461 - 464 و ترجمه آن در کتاب حماسه غدير تأليف محمد رضا حکيمي ص 63 - 72 نقل شده است.)
ابن جوزي در کتاب مناقب، ابياتي از قصيده جناب کميت بن زيد اسدي (متوفي 126 هجري) درباره عيد غدير ميآورد. و سپس مينويسد:
اين ابيات را داستاني شگفت است، که يکي از برادران ديني برايم حکايت کرد. وي ميگفت: شبي اين ابيات را ميخواندم و در آنها انديشه ميکردم، تا اين که خواب مرا در ربود. شب، در عالم رؤيا حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) را به خواب ديدم. حضرت فرمودند: شعر کميت را برايم بخوان. خواندم. آنگاه حضرت اين بيت را به شعر کميت افزود:
فلم أر مثل ذاک اليوم يوما
و لم أر مثله حقا أضيعا
من مثل آن روز (روز غدير خم) روزي نديدهام؛ و حقي نديدهام که مانند حق آن روز ضايع شده باشد (بحارالانوار ج 37 ص 151 - سفينة البحار ج 2 ص 306).
|