لغت «شريک» واژهاي عربي است و به قطعه کوتاهي از طناب ميگويند که دو لنگه بار را به هم مرتبط ميکند. مقام امامت و حقيقت قرآن دو ثقل ثقيل و وزنه وزيناند. امام هم قرآن را به امامت وصل ميکند و هم امامت را به قرآن؛ لذا امام شريک قرآن است.
موساي کليم به خدا عرض کرد: پروردگارا بار سنگيني بر دوش من قرار
[ صفحه 97]
دادي. من بايد با فرعون بجنگم؛ براي اينکه در اين کار موفق شوم برادرم هارون را «شريک» کار من قرار بده «و أشرکه في أمري». [1] .
چون رسالت و برنامه رسول خدا همان قرآن کريم است، اخلاق رسول خدا هم قرآن کريم است. پس اگر کسي شريک رسول خدا باشد، يعني شريک قرآن شده و مانند آن طنابي است که امامت را با حقيقت وحي مرتبط ميکند. هنگام زيارت در پيشگاه امام معصوم (عليهالسلام) ميگوييم تو شريک قرآني؛ خواه امام زمان خواه ائمه معصومين ديگر. حضرت علي بن ابيطالب (عليهالسلام) اولين امام، و حضرت حجة بن الحسن (عجلالله تعالي فرجه الشريف) آخرين امام، شريک قرآن هستند.
علي (عليهالسلام) فرمود: من سخنگوي قرآن هستم. قرآن همه حقايق را داراست. او را به حرف در بياوريد. اما او به شما سخن نميگويد و ليکن من شما را از قرآن باخبر ميکنم [2] او شريک قرآن است که چنين ادعا ميکند.
|