حضرت آيت الله آقاي حاج سيد محمد يثربي کاشاني (دام ظله الوارف) نقل کردند: [1] .
چند سال قبل که ماه مبارک رمضان در سردترين روزهاي زمستان قرار گرفته بود، بعد از نيمه شب از کاشان به طرف قم ميرفتيم. يکي دو شب قبل، برف سنگيني باريده بود و جاده سطحي نامطمئن و يخزده داشت. حدود نيمي از مسير را طي کرده بوديم که سر يکي از پيچها اتومبيل روي سطح يخزده قرار گرفت و از مسير منحرف شد. از روبهرو هم يک تريلي به طرف ما ميآمد. راننده که راهي به جز کشاندن ماشين به خاکي نميديد فرمان را به طرف خاکي چرخاند.
ماشين با توجه به سرعتي که داشت با وارد شدن در زمين خاکي شروع به ملقزدن کرد. در اين هنگام، ناگاه قلبم متوجه سردار کربلا شد و از صميم دل اباالفضل (عليهالسلام) را به ياري خواندم و ديگر متوجه چيزي نشدم تا اين که ديدم ماشين بدون حرکت روي چرخهاي خود ايستاده است. راننده تريلي که از داخل ماشين خود ناظر اتفاقات بود، با ديلمي در دست به طرف ماشين درهم کوبيده شده ما ميآمد تا به گفته خودش اجساد را از ماشين بيرون بکشد. ولي وقتي هر دو نفر ما را سلامت ديد بسيار متعجب شد. به اين ترتيب حادثهاي که ميرفت به جاي بدي منتهي شود به برکت نام حضرت ابوالفضل العباس (عليهالسلام) ختم به خير شد.
1379 ه ق. 5 رجب - 1338 هجري شمسي
[ صفحه 475]
|