بانو ابوالحسن زاده اسفنجاني فرزند اصغر، طي نامه‏اي خطاب به راقم اين سطور ارسال داشتند که پس از اصلاح الفاظ با حفظ معاني در ذيل مي‏آيد: روزي زني از درخت بلند گردو، هنگام چيدن گردو از شاخه آن به زمين افتاده و بر اثر زمين خوردگي، ستون فقراتش شکست و به طوري آسيب ديد که به سختي مي‏توانست راه برود. به هر حال، زن مزبور به حضرت ابوالفضل (عليه‏السلام) متوسل شد و گفت: يا حضرت عباس، خودت کمکم کن تا خودم را به مسجدت برسانم. سرانجام پس از چند ساعت، هر طوري بود. خود را به مسجد حضرت متوسل شد و نذري هم کرد و در همين لحظه نذري مزبور را وجه نقد بوده در صندوقي در داخل منبر انداخت و گفت: يا حضرت ابوالفضل (عليه‏السلام) شفايم بده. خلاصه، پس از توسل آخر الأمر از کرامت و عنايت حضرت قمر بني‏هاشم (عليه‏السلام) شفا يافت.