در يکي از شب‏هاي جمعه درب حرم تا صبح باز است ديديم پزشکي نابينا وارد حرم شد و از من خواست او را زيارت بدهم و براي او دعا نمايم که خداوند چشم او را باز گرداند. پس از آن وظيفه خود را انجام دادم به نزديک ضريح مطهر رفت و پس از گريه و زاري متوسل شد. چشمش بينا شد و يک مرتبه در پيش چشمانش نور را مشاهده کرد. و اين جا بود صداي صلوات و هلهله بلند شد و مردم با چشم اين کرامت را مشاهده کردند. [1] .

[1] العباس رجل العقيده و الجهاد صفحه 165.