يکي از زائرين محترم به نام عدنان الخيار الدعمي ميگويد:
در يکي از شبهاي جمعه سال 1996 ميلادي کسي را به حرم مطهر آوردند که فلج بود و نميتوانست راه برود. و مادرش او را همراهي ميکرد. وارد حرم شدند و يکي از خادمهاي حرم مطهر او رابه ضريح بسته و برايش دعا کرد براي آن و از پيشگاه خداوند به واسطه حضرت ابوالفضل العباس (عليهالسلام) براي او شفا طلبيد. من در حالي که نماز به جا ميآوردم و در فاصله چند متري او بودم. يک
[ صفحه 389]
مرتبه سر و صدا و صلوات بلند شد. نزديک رفتم ديدم همان مرد از پا درمانده به روي پاي خود ايستاده و در حالي که مقداري از زمين بلند شده به طوري که دستي بالا و دستي به سوي زمين دراز نموده و خادمان حرم آمدند و او را باز کردند. از مادرش سؤال کردم، گفت: سه روز است او را ميآورم، امروز شفايش را گرفتم. [1] .
|