در سوم دي ماه 1381 شمسي سلاله السادات جناب آقاي سيد محمد حسيني اقدم اهل دهکده نصرت آباد ساکن تبريز خيابان انقلاب روبه‏روي قنادي درخشان در خصوص عنايت حضرت ابوالفضل العباس نسبت به خود، ماجرايي را نقل کردند که در زير مي‏خوانيد: در سال 1380 شمسي به بيماري روماتيسم دچار شده بودم به طوري که نمي‏توانستم حتي چند قدم هم بردارم از اين رو به چند نفر از پزشکان حاذق در تبريز مراجعه کردم که پس از معاينات و رويت جواب آزمايش‏ها و عکس‏ها، هر کدام طبق تشخيص خود، دارو تجويز نموده و مداوايم کردند؛ متأسفانه معالجات آن‏ها در من مؤثر واقع نگرديد با اين که همه آن داروها را مصرف کرده بودم ولي در خود کوچک‏ترين اثر بهبودي نديدم بنابراين بسيار افسرده خاطر و اندوهگين شدم و آن روزها بسيار برايم سخت گذشت به گونه‏اي که ديگر از بهبودي و سلامتي خويش نااميد گشتم حتي روزي با خود گفتم: با اين وضعيت چگونه به مکه براي زيارت خانه خدا خواهم رفت من که قادر به حرکت نيستم؟! اميدم از همه جا بريده شده بود لذا از ته دل گفتم: يا اباالفضل (عليه‏السلام) اگر شفايم را بدهي، من نذر مي‏کنم پنج روز روضه شما را اقامه مي‏نمايم. بالاخره پس از اندک زماني از اين قصه گذشت روزي متوجه گرديدم که در خود هيچ گونه اثري از بيماري نمي‏بينم و به طور کلي بهبودي کامل يافتم. [ صفحه 338]