در شب تاسوعاي سال 1423 هجري قمري جناب آقاي اميدواري خراساني‏ [ صفحه 334] بالاي منبر بودند و مصيبت حضرت عباس (عليه‏السلام) مي‏خواندند. بالاي منبر قصه قاضي نعمان مصري را نقل مي‏کنند. در اين جا فرزند مرحوم آيه‏ي الله حاج شيخ کاظم تبريزي (ره) نقل مي‏کنند: وقتي که آقاي اميدواري اين جريان قاضي نعمان مصري را نقل مي‏کرد و مشغول خواندن مصيبت شد، من يک دفعه وجود مبارک حضرت عباس (عليه‏السلام) در بالاي منبر بدون زره و کلاه خود ديدم. گويا قصه هم از زبان قاضي نعمان مصري خوانده مي‏شد. و مي‏فرمود: شما خيلي نقل مي‏کنيد که دست‏هاي من قطع شده است، نه بلکه پاهايم هم قطع شده است و اسب تکان نمي‏خورد. آية الله زاده تبريزي نقل مي‏کرد: در بدن ايشان شکستگي معلوم نبود ولي از دست‏هاي قطع شده خون مي‏چکيد. من اين منظره را ديدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم و فرياد زدم و حالم منقلب شد، چون تحمل ديدن اين منظره را نداشتم؛ فرياد زدم و بيهوش شدم. قصه را هم به کسي نگفتم. بعد از چند ماه، در ايام فاطميه جريان را براي آقاي اميدواري نقل کردم. شب 23 ذيحجه 1423 هجري قمري.