علامه ابن مغازلي و ديگران با ذکر سند از عايشه نقل کرده‏اند که گفت: ديدم - پدرم - ابوبکر به طور فراوان نگاه به چهره علي مي‏کند، پس گفتم: اي پدر از چه رو مي‏بينم که زياد به صورت علي نگاه مي‏کني؟ [ صفحه 35] گفت: اي دخترم! شنيدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي‏فرمود: «النظر الي وجه علي عباده» [1] . همانا که نگاه کردن به صورت علي (عليه‏السلام) عبادت است. علامه ابن کثير دمشقي به نقل از عده‏اي از صحابه از جمله عمر بن خطاب آورده است که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: «النظر الي وجه علي عبادة» [2] نگاه به صورت علي (عليه‏السلام) عبادت است. علامه ابن عساکر دمشقي با ذکر سند، از يونس غلام هارون الرشيد نقل کرده که گفت: من بالا سر مأمون ايستاده بودم و يحيي بن اکثم هم حضور داشت که سخن از فضل حضرت علي (عليه‏السلام) به ميان آمد. پس مأمون گفت پدرم، رشيد، از مهدي عباسي و او از ابن عباس نقل کرد: روزي حضرت علي (عليه‏السلام) متوجه شد که عثمان به او خيره شده و نگاه عميق مي‏کند. به عثمان گفت: چرا اين گونه به من نگاه مي‏کني، اي عثمان؟ عثمان پاسخ داد شنيدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي‏فرمود: «النظر الي (وجه) علي عبادة» [3] . نيز زمخشري از ابن عربي نقل مي‏کند هنگامي که حضرت علي (عليه‏السلام) ظاهر مي‏شد مردم مي‏گفتند لا اله الا الله. چقدر خدا اين جوان را نوراني آفريده است، چقدر به او علم داده و او را گرامي داشته و حليم و بردبارش کرده و شجاعش نموده است. پس ديدن چهره علي، تماشاگران را به عبادت و ذکر خدا [ صفحه 36] وادار مي‏کرد و چه سعادتي است اين مقام. [4] . علامه مناوي در فيض التقدير [5] ضمن نقل کلمه «لولا علي لهلک عمر» از عمر بن خطاب، مي‏نويسد: ابوبکر هم در برخورد با مشکلات علمي و قضايي و حل آن به وسيله حضرت علي (عليه‏السلام) مي‏گفت: «لولا علي لهلک ابوبکر». يعني، اگر علي نبود ابوبکر هلاک شده بود. همچنان که در بخش اعترافات عثمان نيز کلمه «لولا علي لهلک عثمان» به نظر مي‏رسد. قابل توجه خوانندگان آن که: عمر تنها کلمه «لولا علي لهلک عمر» را نه يک بار بلکه ده‏ها بار در پيش‏آمدهاي مختلف ايراد کرد و علنا و صريحا در حضور افراد و طبقات مردم به قرار گرفتن خود در معرض هلاکت در صورت نبودن علي يا عدم دخالت حضرت علي (عليه‏السلام) و خودداري حضرتش از پاسخگويي اعتراف نمود. [6] . هم درجه بودن دوستان حضرت علي (عليه‏السلام) در قيامت با پيامبران، و دشمنانش با افراد يهودي يا نصراني. علامه سيد محمد صالح کشفي ترمذي از عمر بن خطاب نقل کرد که گفت: پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: «من احبک يا علي مع النبيين في درجتهم يوم القيامة، و من مات يبغضک فلا يبالي مات يهوديا أو نصرانيا». [7] . اي علي کسي که تو را دوست دارد، روز قيامت هم درجه با پيامبر محشور خواهد [ صفحه 37] شد، و کسي که بميرد در حالي که بغض و کينه تو را در دل داشته باشد پس براي او فرقي نمي‏کند که مرگش مرگ يهودي باشد يا نصراني. در اين زمينه، داستان مراجعه عثمان به اميرالمؤمنين در چگونگي آتش قبر و لولا علي لهلک عثمان گفتن وي شنيدني است: علامه محقق مفتي عباس لکنهوي نوشته است: مردي با در دست داشتن جمجمه يک انسان مرده، نزد عثمان رفت و گفت شما مي‏پنداريد که آتش متعرض اين استخوان مي‏شود و در قبر دچار عذاب مي‏گردد، در حالي که من دستم را روي آن مي‏نهم و هيچ احساس گرمي آتش نمي‏کنم؟! عثمان ساکت ماند و کسي را فرستاد تا علي بن ابيطالب (عليه‏السلام) را به مجلس بياورد. چون حضرتش وارد شد عثمان در حالي که ميان انبوه اصحابش نشسته بود، به آن مرد گفت: سخني را که گفتي تکرار کن. آن مرد مجددا مطلبي را که گفته بود بازگو کرد، در اين موقع عثمان گفت: اي ابوالحسن، پاسخ اين مرد را بگو. حضرت علي (عليه‏السلام) فرمود: گوگرد (يا چيزي که همانند گوگرد آتشزا بود) با قطعه سنگي بياوريد. هنگامي که آوردند در برابر آن مرد و ديگر حاضران مجلس، سنگ و مايه آتشزا را بهم زده و توليد آتش کرد. آنگاه به آن مرد گفت: دستت را بگذار به اين سنگ. سپس فرمود: آيا احساس حرارت آتش کردي؟ نيز فرمود دستت را بگذار بر اين گوگرد و باز فرمود: آيا احساس گرمي آتش نمودي؟ آن مرد (که هم آتش را ديده بود و هم گرمي از سنگ و گوگرد نمي‏کرد) بهت‏زده و خاموش بر جاي ماند. پس عثمان گفت: لولا علي لهلک [ صفحه 38] عثمان [8] اگر علي نبود عثمان هلاک شده بود.

[1] مناقب علي ابن ابيطالب، ص 210 با دو سند به شماره‏هاي 253، 252؛ مناقب خطيب خوارزمي، فصل 23، ص 261؛ تاريخ دمشق ابن عساکر، بخش امام اميرالمؤمنين علي، ج 2 ص 391، 393. [2] البدايه و النهايه ج 7، ص 358، طبق نقل امام اميرالمؤمنين از ديدگاه خلفا، ص 104. [3] تاريخ دمشق، بخش امام علي، ص 392. [4] فيض القدير، ج 6، ص 299؛ ذيل حديث فوق، طبق نقل امام اميرالمومنين (عليه‏السلام) از ديدگاه خلفا، ص 179. [5] همان، ج 4، ص 357. [6] امام اميرالمومنين (عليه‏السلام) از ديدگاه خلفا، ص 120، و ص 121. [7] همان، ص 94، به نقل از: کوکب الدري، ص 125، و مناقب المرتضويه، ص 117. [8] روائع القرآن في فضائل امناء الرحمن، شامل 131 آيه در فضيلت امير مؤمنان (عليه‏السلام) و ائمه اطهار عليهم‏السلام چاپ 1278 لکنهو، نقل از: علي و الخلفاء، علامه عسکري؛ زين الفتي في تفسير سوره هل أتي، عاصمي؛ الغدير 8 / 214.