علامه حلي در کتاب نهج‏الحق براي اثبات مقام امامت علي (عليه‏السلام) به هشتاد و هشت موضع از قرآن کريم تمسک جسته که به شهادت خود اهل تسنن در فضيلت آن حضرت نايل شده است. در ملحقات احقاق الحق نود و چهار موضوع ديگر نيز از قرآن به استناد کتب اهل سنت بر آن اضافه گرديده است. حتي در کتب ايشان درج است که رسول اکرم (صل الله عليه و آله) فرمود: خداي تبارک و تعالي در قرآن آيه‏اي نازل فرموده که در آن خطاب به اهل ايمان شده باشد مگر اينکه علي (عليه‏السلام) سرکرده و امير آن است. احاديثي که از پيغمبر اکرم (صل الله عليه و آله) در فضايل اميرالمؤمنين علي (عليه‏السلام) نقل شده از حد احصار و شمارش بيرون است. تنها در ملحقات احقاق الحق، حدود 8 جلد قطور اختصاص به نقل فضايل آن حضرت از کتب اهل تسنن داده شده است. [1] . ما فقط نمونه‏اي از آن را اينجا نقل مي‏کنيم. رسول خدا (صل الله عليه و آله) فرمود: خدا وحي نموده که: علي (عليه‏ [ صفحه 29] السلام) سرور مسلمانان، امام پرهيزگاران و پيشرو روسفيدان است. [2] نيز فرمود: علي (عليه‏السلام) برادر من، وزير من و بهترين کسي است که بعد از خود به جاي خواهم گذاشت. [3] نيز هر پيامبري داراي وصي و وارث است، و وصي و وارث من علي بن ابيطالب است. [4] . نيز جبرئيل پيش من آمد ديدم بر يک پرش نوشته بود: لا اله الا الله محمد رسول النبي، و بر پر ديگر: علي الوصي. [5] . نيز هر کس بخواهد بنگرد به آدم در علم و به نوح در پرهيزگاري و به ابراهيم در حلم و به موسي در هيبت و به عيسي در خداپرستي، به علي بن ابيطالب (عليه‏السلام) بنگرد. [6] نيز علي مانند ستاره سحري بر اهل بهشت مي‏درخشد. [7] نيز «اي مردم» تا در دوستي علي هستيد هيچ‏گاه گمراه نشده و نابود نخواهيد گشت و اگر از او پيروي نکنيد بيراهه‏ها و هوس‏ها شما را گمراه خواهد کرد. [8] . نيز حضرت علي (عليه‏السلام) بهترين افراد بشر است و هر کس در وي شک کند، کافر است. [9] نيز دو هزار سال پيش از آفرينش آسمان‏ها و زمين، بر در بهشت نوشته است لا اله الا الله محمد رسول الله علي أخو رسول الله. [10] . [ صفحه 30] نيز گوشت علي گوشت من و خون او خون من است و او مخزن علم است. اگر بنده‏اي سه هزار سال تمام [در مسجدالحرام] بين رکن و مقام، خدا را عبادت کند ولي در حال مرگ علي را دشمن بدارد خدا او را در روز قيامت ميان جهنم سرنگون کند. [11] نيز حق علي بر اين امت مانند حق پدر بر فرزند است. [12] نيز هيچ فردي در روز رستاخيز قدم از قدم بر نمي‏دارد تا در چهار چيز بازپرسي شود: عمر خود را چگونه به سر برده؟ تن خود را در چه فرسوده ساخته؟ دارايي خود را از چه به دست آورده و در چه راهي صرف کرده؟ و در محبت ما اهل بيت چگونه بوده است؟ [13] . نيز دوستي علي، مايه رهايي از آتش جهنم است. [14] نيز اگر بنده‏اي، به درازي عمر نوح، در عبادت به سر برد و به قدر کوه احد در راه خدا طلا انفاق کند، نيز هزار بار حج به جا آورد و در ميان صفا و مروه مظلوم کشته شود ولي با تو اي علي دوستي نکند، به بهشت راه نخواهد يافت و بوي آن را نخواهد بوييد! [15] . نيز اگر امت من چندان روزه بگيرد که مانند کمان خميده شوند و چندان به نماز بايستند که مانند تير راست شوند، پس تو را دشمن بدارند، خدا آنان را به روي در آتش دوزخ اندازد. [16] . نيز اگر درختان قلم باشند و دريا مرکب و جنيان حسابگر و انسيان نويسنده، از [ صفحه 31] شمارش و احصاي فضايل علي بن ابيطالب بر نخواهند آمد. [17] همچنين از نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) روايت شده است که آن شب که حضرت در معراج در بيت‏المقدس التفات و توجهي به انبيا کرده و فرمود: شما به چه چيز شهادت مي‏دهيد؟ عرضه داشتند: شهادت مي‏دهيم که معبودي جز الله نيست و همانا تو رسول او هستي و حضرت علي (عليه‏السلام) اميرمؤمنان مي‏باشد. [18] نيز روايت شده که فرمود: بر پيشاني براق (مرکبي که بر آن، سوار شدند و به معراج رفتند) نوشته شده بود: لا اله الا الله، محمد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، علي ولي الله عليه السلام. [19] . نيز فرمود: آدم عليه‏السلام در عرش ديد که نوشته شده بود: محمد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم علي أميرالمؤمنين عليه‏السلام. [20] . نيز فرمود: در شبي که مرا به معراج بردند، در آسمان چهارم خروسي را ديدم که ندا مي‏کرد: لا اله الا الله محمد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و علي اميرالمؤمنين ولي الله عليه‏السلام. [21] . علي ولي الله نقش نگين انگشتر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم [ صفحه 32] يکي از زيبايي‏هاي زندگي، انگشتر به دست کردن است که هم منافع مادي و منافع معنوي و رواني دارد، در روزگاران گذشته انگشتر هر فردي به الفاظ و عبارات و نقش‏هايي تزيين مي‏گرديد که به جاي انواع مهرهاي اداري امروز از آن استفاده مي‏گرديد، و با آن پايان نامه‏هاي رسمي را مهر مي‏کردند، نسبت به انگشتر رسول خدا (صل الله عليه و آله) خاطره‏اي را حضرت ابا عبدالله الحسين (عليه‏السلام) نقل فرموده که شنيدني است، امام حسين (عليه‏السلام) فرمود: حضرت رسول (صل الله عليه و آله) انگشتر خود را به حضرت اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) داد تا به مغازه انگشترسازي برده و بر روي نگين آن جمله محمد بن عبدالله را بنويسد. حضرت اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) انگشتر را به استاد انگشترساز تحويل داد و دستور رسول خدا را ابلاغ کرد که بر روي انگشتر بنويس «محمد بن عبدالله». استاد انگشترساز به هنگام نقش‏گذاري دچار اشتباه شد و اين جمله را نوشت: «محمد رسول الله». حضرت امير طبق قرار قبلي نزد استاد انگشترساز رفت، وقتي انگشتر را ديد فرمود: من به تو اين گونه دستور نداده بودم. استاد انگشترساز گفت: راست مي‏گويي، به هنگام نقش‏گذاري اشتباه کردم. حضرت علي (عليه‏السلام) انگشتر را به حضرت رسول (صل الله عليه و آله) رساند و عرض کرد: استاد انگشترساز به آنچه شما دستور داده بوديد عمل نکرد و عذرخواهي کرد که اشتباه کرده است. رسول خدا (صل الله عليه و آله) انگشتر را تحويل گرفت در حالي که به نقش آن نگاه مي‏کرد فرمود: يا علي! من محمد بن عبدالله هستم، و من محمد رسول خدا هستم اشکالي ندارد. سپس انگشتر را بر انگشت مبارک قرار داد. [ صفحه 33] شب گذشت و صبحگاهان فرا رسيد، وقتي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) صبح کرد و نگاه به انگشتر نمود و مشاهده فرمود که: زير جمله «محمد رسول الله» جمله «علي ولي الله» نوشته شده است. پيامبر اسلام (صل الله عليه و آله) تعجب کرد که ناگاه جبرئيل فرود آمد که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ماجراي انگشتر را باز گفت. جبرئيل پاسخ داد: يا محمد! شما آنچه اراده کردي نوشتي، و ما نيز آنچه خواستيم نوشتيم. [22] .

[1] اسلام شناسي، آيت الله حاج شيخ ابوطالب تجليل تبريزي، ص 192. [2] اسدالغابة، ج 1، ص 96. [3] تجهيز العيش، ص 315. [4] ذخاير العقبي، ص 317. [5] مناقب خوارزمي، ص 88، و بحارالانوار، ج 27 ص 9. [6] مواقف، ص 616. [7] جامع الصغير، ص 141. [8] ينابيع المودة، ص 250. [9] منتخب کنز العمال، ج 5، ص 35. [10] حلية الأولياء، ج 7، ص 256. [11] ذيل اللئالي، ص 65. [12] ذيل اللئالي، ص 60. [13] مناقب خوارزمي، ص 45. [14] کنز الحقائق ص 67. [15] ذيل اللئالي، ص 65. [16] ارجح المطالب، ص 45. [17] مناقب خوارزمي، ص 18 و ص 229؛ کافية الطالب، ص 123؛ لسان الميزان، ج 5، ص 62. [18] صراط مستقيم، نوشته مرحوم مغفور، مدافع سينه‏چاک اهل بيت عصمت و طهارت سلام الله عليها اجمعين، شيخ ابراهيم مهدوي (اسکندري)، ص 141، به نقل از روضة الواعظين، ابن فتال، ج 1، ص 59، منشورات رضي قم. [19] صراط مستقيم، ص 129، به نقل از طوالع الانوار، ص 168، مطبعة الرشيدة، تهران. [20] صراط مستقيم، ص 133. [21] صراط مستقيم، ص 113، به نقل از اثباة الهداة، ج 285، ح 528، انتشارات علميه اسلاميه. [22] مجموعه نهج الحياة، ج 6، ص 157 الي 160 به نقل از بحارالانوار، ج 40 ص 37 ح 72.