علي عليه‏السلام به درخواست رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به خيمه‏ها آب آوردند در شب بدر حضرت رسول به اصحاب فرمود کيست برود امشب براي ما از چاه آب بکشد و بياورد؟ اصحاب سکوت کردند و هيچکدام اقدام بر اين کار نکردند، حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام مشکي برداشت و به طلب آب بيرون رفت، آن شب شبي بود سرد و باد مي‏آمد و ظلمت داشت پس رسيد به چاه آب و آن چاهي بود بسيار گود [ صفحه 143] و تاريک، آن حضرت دلوي نيافت تا از چاه آب بکشد لاجرم به چاه پايين رفت و مشک را پر کرد و بيرون آمد، ناگاه باد سختي برخورد با آن حضرت که آن جناب از سختي آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حرکت فرمود، ناگاه باد سخت ديگري مانند آن آمد، آن حضرت نشست تا او نيز رد شد، ديگر باره برخاست برود مرتبه‏ي سوم نيز به همان نحو بادي رسيد و آن حضرت نشست و چون رد شد برخاست و خود را به حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم رسانيد، حضرت پرسيد: يا اباالحسن براي چه دير آمدي؟ عرض کرد: سه مرتبه بادي به من رسيد و بسيار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و مکثم به جهت برطرف شدن آب بادها بود، فرمود: آيا دانستي آنها چه بود يا علي؟ عرض کرد: نه، فرمود: آن اول جبرئيل بود با هزار فرشته، که بر تو سلام کرد و سلام کردند، و ديگري ميکائيل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند، و پس از آن اسرافيل بود با هزار ملائکه که سلام کرد بر تو و سلام کردند و اينها فرود آمدند به جهت مدد ما. مرحوم محدث قمي مي‏فرمايد: که اشاره به همين است قول آن کسي که گفته از براي اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام در يک شب سه هزار و سه منقبت بوده. [1] .

[1] مفاتيح الجنان، ص 380، چاپ انتشارات پيام آزادي.