نگارنده گويد: در ايام تنظيم و تصحيح جلد سوم کتاب چهره‏ي درخشان قمر بني‏هاشم حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام بودم که معجزه‏اي در ترکيه مشاهده شد، تمام جهانيان را حيرت زده کرد، که قرآن کريم خود معجزه‏ي باقيه حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم مي‏باشد و اين قرآن کتاب آسماني و ثقل اکبر از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم معرفي شده است بار ديگري اعجاز کرد. جا دارد که منحرفين از مکتب اهل‏بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام عبرت بگيرند و در اين باره معجزه‏ي ذيل را در بخش مي‏آوريم به اميد پيروزي قرآن و اهل‏بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام: نشريه اردني «شيحان» در تاريخ ششم دسامبر 1999 م برابر با 16 آذر، در بخش خبري خود اقدام به درج بخش‏هايي از سخنان عبدالمنعم از زنط، از نمايندگان اسلامگراي اردن نمود که در مسجد مصعب بن عمير در استان «مادبا» در رابطه با علت وقوع زلزله اخير (زلزله‏ي اول) در ترکيه ايراد کرده بود. (و اذا أردنا أن نهلک قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها فحق عليها القول فدمرناها تدميرا). [1] . [ صفحه 615] «هنگامي که ما بخواهيم ساکنان شهري را به هلاکت برسانيم به سرمستان «از پول و مقام و شهرت» آنان امر مي‏کنيم که به فسق و فجور بپردازند، آنگاه وعده عذاب الهي محقق مي‏شود و آن شهر را در هم مي‏پيچيم». به نوشته‏ي نشريه‏ي «شيحان» عبدالمنعم در اين جلسه سخنراني به صراحت اعلام کرد که علت وقوع زلزله ترکيه، برپايي مجلس رقصي در يک پايگاه نظامي ترکيه واقع در سواحل درياي مديترانه بوده که در اين مجلس گروهي از ژنرالها و بلند پايگان نظامي اسرائيلي، آمريکايي و ترکيه‏اي حضور داشتند. در اثناي اين مجلس رقص و پايکوبي يک نظامي عالي رتبه ترکيه‏اي قرآني را به دست گرفته و در حال مستي شروع به پاره نمودن و پرتاب آن به زير پاي رقاصه نمود و با نعره‏اي مستانه گفت: کجاست خدايي که قرآن را حفظ کند؟ نشريه صبح که اين خبر را نقل کرده است در ادامه مطلب مي‏افزايد: به دنبال درج اين خبر، مردم اردن در تماس با مسؤولان نشريه «شيحان» خواستار انجام گفت و گوي نشريه با ابوزنط شدند تا اين رخداد به صورت مشروح‏تري بازگو شود. عبدالمنعم ابوزنط در اين گفت و گو به نقل از يکي از افسران مسلمان ترکيه که از حادثه زلزله جان سالم به در برده است، اعلام کرد: در مراسمي که به مناسبت بازنشستگي گروهي از نظاميان عالي رتبه ترکيه‏اي در يکي از پايگاههاي دريايي ترکيه برپا گرديد، تعدادي از نظاميان عالي رتبه اسرائيلي و آمريکايي به همراه يک گروه از خوانندگان و نوازندگان مشهور اسرائيلي در مجلس حضور يافته بودند. در اثناي اين مراسم يکي از ژنرالهاي ارتش ترکيه درخواست قرآني از يکي از سرهنگ‏هاي حاضر در جلسه کرد. سرهنگ پس از آوردن يک جلد از کلام الله مجيد، به دستور ژنرال ترکيه‏اي مکلف به خواندن آياتي از قرآن شد. سرهنگ در آن جلسه شروع به تلاوت آياتي کرد، سپس ژنرال ترکيه‏اي از او [ صفحه 616] خواست تا به تفسير آيات قرائت شده بپردازد که در اين ميان، سرهنگ به دليل عدم آشنايي با معارف و معاني کلام وحي، از ترجمه و تفسير آيات مزبور عذرخواهي کرد. در اين هنگام ژنرال ترکيه‏اي با عصبانيت و در حالي که نعره مي‏زد: کجاست کسي که اين قرآن را نازل کرده و در کتابش گفته ما قرآن را فرستاديم و ما آن را محافظت خواهيم کرد، بيايد و از کتابش دفاع کند؟ قرآن را از سرهنگ گرفته و شروع به پاره کردن صفحات و اوراق قرآني کرده و آنها را به زير پاي رقاصه‏هاي حاضر در مجلس ريخت. «ابوزنط» در ادامه اين گفت و گو اظهار داشت: سرهنگ حاضر در مجلس، در اين هنگام دچار ترس و اضطراب شديد شده و به سرعت از مجلس خارج شد و خود را به بيرون پايگاه نظامي رساند که در اين هنگام مشاهده مي‏کند عذاب الهي در حال نزول است. اين سرهنگ در توصيف آن واقعه دهشتناک مي‏گويد: ناگهان نور شديد قرمز رنگي را مشاهده کردم که تمام فضاي منطقه را فرا گرفته و در يک لحظه دريا شکافته شد و همراه با انفجاري شديد شعله‏هاي آتش به سوي آسمان زبان کشيد و لحظاتي بعد به دنبال آن زلزله‏اي شديد منطقه را فرا گرفت. اما نکته قابل توجه و تأمل‏تر آن است که تاکنون گروههاي تفحص و تجسس آمريکا، اسرائيل و ترکيه‏اي نتوانسته‏اند اثري از بقاياي اجساد نظاميان خود از اين پايگاه نظامي را بيابند. در همين حال سردبير نشريه «شيحان» مي‏گويد: اطلاعات ديگري هم در اين ارتباط وجود دارد که به برخي از آنها در نشريات ترکيه، اشاره شده است. در پايان اين گفت و گو، شيخ ابوزنط در توصيف اين سرهنگ ترکيه‏اي که از اين عذاب الهي جان سالم به در برده، مي‏گويد: سرهنگ مذکور که داراي تحصيلات عاليه مي‏باشد به جهت حفظ جان خود و رعايت مسايل امنيتي و ترس از حکومت لائيک‏ها، حاضر به معرفي خود در محافل [ صفحه 617] عمومي نشده است. در عين حال، افراد آگاه و مطلعي که به اين پايگاه نظامي رفت و آمد داشته، مي‏گويند: تعداد نيروهاي حاضر در اين پايگاه اعم از سربازان، گارد حفاظت، فرماندهان و گروه‏هاي رقاصه، حدود سه هزار نفر بوده‏اند که تمامي آنان در ميان شعله‏هاي عذاب سهمناک الهي معدوم شده‏اند. شيخ ابوزنط سخنان خود را با قرائت آيه‏اي از کلام وحي به پايان برد که فرمود: «و اذا أردنا أن نهلک قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها فحق عليها القول فدمرناها تدميرا». [2] . «هنگامي که ما بخواهيم ساکنان شهري را به هلاکت برسانيم به سرمستان (از پول و مقام و شهرت) آنان امر مي‏کنيم که به فسق و فجور بپردازند، آنگاه وعده عذاب الهي محقق مي‏شود و آن شهر هم را در هم مي‏پيچيم. [3] . سوم جمادي الثاني 1422 هجري قمري، سالروز شهادت مظلومانه‏ي ام‏أبيها، صديقه‏ي کبري، حضرت فاطمه‏ي زهرا سلام الله عليها مطابق 1 / 6 / 1380 هجري شمسي قم - عش آل محمد عليهم‏السلام علي رباني خلخالي

[1] سوره‏ي اسراء، آيه‏ي 16. [2] سوره‏ي اسراء، آيه‏ي 16. [3] مجله‏ي قدس، سال سيزدهم، شماره 3270، دوشنبه 13 دي ماه 1378 - 25 ماه رمضان 1420 هـ 3 ژانويه 2000.