صديق محترم جناب آقاي حاجي حسن فهد کربلايي (حفظه الله) نقل کرد: 3. شخصي مدتي به بغداد رفت و در دانشگاه آن جا درس خواند. پس از بازگشت به کربلا بعضي از مراسم عزاداري‏هاي سنتي را مسخره مي‏کرد و تا اين که ماه محرم فرا رسيد. روز 13 محرم که همزمان با روز آمدن بني‏اسد براي دفن شهداست معمولا يک شبيه نقش حضرت سيدالشهدا بر مي‏دارند و به صورتي رقت بار تا حرم حضرت سيدالشهدا و همچنين شبيه نقش حضرت ابوالفضل عليه‏السلام در حالي که دست در بدن ندارد حمل مي‏کنند. تا حرم حضرت ابوالفضل، و در آن جا خاتمه پيدا مي‏کند. همان شخص چون نعشي را از جايي که معروف به قيصر به اخباري‏ها است در آوردند، به مجرد نزديک شدن با دست خود دراز کرد پاي او کشيد به عنوان مسخره ناگاه احساس مي‏کند کسي چيزي مانند سوزن در دست او فرو مي‏کند، يک دفعه فريادش بلند شد و دستش به شدت درد گرفت و همان محل عفونت کرد و مدتي درد و رنج کشيد تا اين که به حضرت ابوالفضل عليه‏السلام متوسل شد و براي حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام نذر کرد اگر خداوند عافيت کرامت فرمايد گوسفندي جهت حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام ذبح کند. و از آنچه کرده بود پشيمان شد و توبه کرد. حاجي حسن خود شاهد و ناظر جريان بوده و به چشم خود ديده است. علي‏اکبر قحطاني (حائري) [ صفحه 596]