جناب حجة الاسلام والمسلمين عالم فرزانه آقاي حاج شيخ علي کوراني لبناني ساکن حوزهي علميهي قم در تاريخ 19 / 1 / 78 شمسي در منزل آية الله العظمي مرحوم حاج سيد محمدرضا موسوي گلپايگاني (ره) فرمودند:
5. شخصي به نام خليل ابوراشد (مسيحي) در کويت مشغول کار بود. او سخت بيمار شد و پس از اين بيماري سخت فلج شد. پزشکان معالج وي جوابش کردند و گفتند:
حالا که مردني هستي، به لبنان برو.
گفت: اين جا بميرم بهتر است، جنازهام را به لبنان ببريد. و به وي گفتند: حداکثر يک ماه ديگر زنده ميماني. شب تاسوعا فرا رسيد، يکي از همکاران او، او را
[ صفحه 574]
ميبيند که وضعش خيلي خراب است. به او ميگويد: شما چرا به حضرت اباالفضل العباس قمر بنيهاشم عليهالسلام متوسل نميشويد پاسخ ميدهد. من به تمام قديسان متوسل شدهام اما نتيجه نگرفتهام باز به او ميگويد: شما به حضرت ابوالفضل العباس قمر بنيهاشم عليهالسلام متوسل شو.
در جواب ميگويد: شما برايم متوسل شويد که حرف شما را گوش ميکنند. ميگويد: خودت متوسل بشو چون خاندان اهلبيت عليهمالسلام کريم و بزرگوارند. براي اين عزيزان مسيحي کليمي و شيعه و... فرقي نميکند اين جا بود که خليل (ابوراشد) خودش به حضرت قمر بنيهاشم ابوالفضل العباس عليهالسلام متوسل ميشود و همان شب تاسوعا ميخوابد. در خواب شخصي را با لباس سفيد و قيافهي زيبا و بلند قامت ميبيند و ميفهمد که اين همان حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام است آن انسان ملکوتي آمده و ميفرمايد: خليل، بلند شو. خليل ميگويد: نميتوانم. آقا ميفرمايد: ميتواني، بلند شو. مريض فلج از خواب بيدار ميشود و ميبيند الحمدلله به دست دستگير عالم حضرت قمر بنيهاشم اباالفضل العباس عليهالسلام شفا گرفته است.
پس از اين خواب و گرفتن شفا به دکترهاي قبلي مراجعه ميکند و دکترها همه تعجب ميکنند و ميگويند: اين قصه چيز غير عادي است. شايان ذکر است، در اثر فلج که پس از آن مريضي سخت او پيدا کرده بود، بچهدار هم نميشد اما پس از اين که شفا پيدا کرد، خداوند به او فرزندي عنايت فرمود و اسمش را عباس گذاشت. الآن عباس ابوراشد در لبنان زندگي ميکند.
|